تغییر ساختار شورای امنیت سازمان ملل متحد: نقش قدرتهای بزرگ


نویسنده : پل تاورنیه؛ مترجم : بیگ زاده، ابراهیم؛

(‎20 صفحه – از 489 تا 508 )

خلاصه ماشینی: اما با تحولات عظیم جهانی در سالهای اخیر که یکی از نتایجش‌ پیدایش دولتهای کوچک و مستقلی در جهان است که اکثر قریب به اتفاق آنها به عضویت سازمان ملل نیز درآمده‌اند،تردیدی وجود ندارد که این‌ بار باید ترکیب شورای امنیت تغییر کرده و هم تعداد اعضای دائم هم و غیر دائم آن افزایش یابد. تعداد زیادی دولتهای‌ کوچک،از 1945،در جریان کنفرانس سان فرانسیسکو،حق وتویی را که‌ منشور ملل متحد(بند 3 ماده 27)برای پنج عضو دائم شورای امنیت‌ شناخته است به شدت مورد انتقاد قرار دادند؛و از اولین اجلاس مجمع‌ عمومی پیشنهاد تغییر قواعد مربوط به رأی‌گیری در شورای امنیت مطرح‌ شد. مسألهء تغییر ساختار شورای امنیت در 1979 بنا به تقاضای الجزایر، آرژانتین،بنگلادش،یونان،گویان،هند،مالدیو،نپال،نیجریه،سریلانکا مجددا مطرح شد و مجمع عمومی تصمیم گرفت که«مسأله بازنمایی‌2 منصفانه دولتها در شورای امنیت و افزایش تعداد اعضای آنرا»،علیرغم‌ مخالفت چهار عضو از پنج عضو دائم شورا،در دستور کار خود قرار دهد. چنین گسترشی،که‌ ممکن است با توجه به ضرورت بازنمایی دولتها در سازمان و استقرار دموکراسی که دولتها اغلب اوقات بعنوان دلیل برای توجیه این تغییر ساختار ارائه کرده‌اند،مورد قبول قرار گیرد،در عوض احتمالا با ضرورت‌ دیگری که همان مؤثر بودن اقدامات شورای امنیت،که به موجب منشور شورا موظف به انجام آنها شده است،برخورد می‌کند. البته برخی از دولتهای‌ عضو غیر دائم شورا گاهی مخالفت خود را با چنین نظری ابراز داشته‌اند، برای مثال نظر ایتالیا در 1987 در هنگام تصویب قطعنامه 598 در مورد جنگ ایران-عراق است،ولی این مسأله برای دولتهایی که عضو شورای‌ امنیت نیستند هنوز بشدت مطرح می‌باشد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code