شادی در فرهنگ ایرانی و آثار سیاسی آن


نویسنده : امینی، علی اکبر؛

(‎13 صفحه – از 13 تا 25 )

چکیده:
فرهنگ ایران باستان بر این نمته تاکید شده که باید از غم خوردن پرهیز نمود. ایرانیان برای زدودن زنگار غم از چهره زندگی چاره اندیشی های کرده بودند، از جمله اینکه در طول سال به مناسبت های مختلف جشن هایی برپا می کردند و در آن کوچک و بزرگ و عرف و عامی به عیش می نشستند و به رقص برمی جشتند. گویا آنان به این راز پی برده بودند که « خنده بر هر درد بی درمان دواست». اگر چه عرفان اسلامی برخی از آیین ها و افکار دوران خسروانی و از جمله راز و رمزهای شاد زیستن را زنده نگه داشت،ولی در عمل ما ایرانیان به تدریج بر طول ایام غم افزودیم و دوران نشاط و شادمانی را کوتاه کردیم و این امر به رغم آن بود که یکی از دو رکن اصلی دین مبین اسلام یعنی «عرفان» برای سبک کردن رنج زندگی و به پرواز درآوردن مرغ دل تدابیری اندیشیده است. کریشنا مورتی، عارف معاصر هندی، می گوید: شاد کردن مردم هنری است که باید دولت ها در ترویج آن بکوشند. در این مفاله راه کارهایی که عرفان برای شادتر کردن زندگی، یا دست کم موازنه میان غم و شادی و گریه و خنده، عرضه کرده است، بررسی می شود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code