نقد دیدگاههای خاورشناسان پیشین از سوی خاورشناسان دهه اخیر


نویسنده : پاکتچی، احمد؛

(‎14 صفحه – از 8 تا 21 )

خلاصه ماشینی: آنچه بر بایستگی این آشنایی، تأکید می ورزد؛ تجدیدنظرها و بازنگریهایی است که خاورپژوهان دربارة نگرشها و دیدگاههای خود، انجام داده اند؛ که با داوری ای جانبدارانه، می توان دید که بسیاری از این بازنگریها به نفع مسلمانان است؛ از دیگر سوی، خاورشناسان پسین، بسیاری از دیدگاههای بنیادین خاورشناسان پیشین را به نقد و سنجش گذارده و مبانی آنها را در هم شکسته اند؛ از این روی، آشنایی با چنین دیدگاههایی خاورپژوهانه، نه تنها ما را مفید و سودبخش است؛ که بدین نکته مان رهنمون می گردد که در دهة پسین، دگرگونیهای جدی در حوزة خاورپژوهی، انجام یافته است. پژوهشگران مسلمان در مستند بودن قرآن و سنت، به هیچ روی، دو دل و گمانمند نبودند و تمامی استدلالهای خویش در همة حوزه ها را بر پایة این دو منبع، استوار می ساختند؛ لیک، در این میان، طبیعی می نمود که پژوهشگری خاورشناس؛ چنین نباشد و به خود این اجازه را بدهد که در درستی و راستی هر دو منبع، چه قرآن و چه سنت، گمانمند باشد و تلاش کند که در این باره، باب پژوهشی را بگشاید و چنین پرسشهایی را پیش فرستد که آیا، کتاب قرآن چونان کتابی آسمانی، آن سان که مسلمانان بدان باورمندند؛ دارای اصالتی هست یا خیر؟؛ آیا آموزه ها و سخنانی را که مسلمانان، چونان احادیث و بازگفته هایی، به پیامبر خویش، باز می خوانند و در پژوهشها و کنکاشهای خود، بدان استناد می جویند، به راستی از اصالتی که اینان می گویند، برخوردار هست یا نه؟ در اواخر سالهای سدة نوزدهم پس از زایش مسیح، که بحث و کاوش خاورشناسان در حوزه های اسلامی، بجد، شروع شد؛ شاهد گونه ای بدبینی ، فراگیر و عمومی هستیم.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code