آزادی اندیشه و بیان از منظر شهید مطهری
نویسنده : رستمی، محمد؛
(4 صفحه – از 66 تا 69 )
خلاصه ماشینی: “اما ایشان معتقد هستند که نظر اسلام منافاتی با مسأله آزادی ندارد و به معنای اختناق و خفقان اجتماعی نیست، زیرا میفرمایند: «از نظر اسلام، مفاهیم دینی همیشه مساوی آزادی بوده است، درست برعکس آنچه در غرب جریان داشته، یعنی اینکه مفاهیم دینی مساوی با اختناق اجتماعی بوده است»[20]. استاد بر این باور است که «از نظر اسلام، تفکر آزاد است، شما هر طور که میخواهید بیندیشید، بیندیشید، هر طور که میخواهید عقیده خودتان را ابراز کنید ـ به شرطی که فکر واقعی خودتان باشد ـ ابراز کنید، هر طور که میخواهید بنویسید، بنویسید، هیچ کس ممانعتی نخواهد کرد»[25]. اکنون به این مسأله میرسیم که در چه مواردی بشر را باید آزاد گذاشت؟ در چه مواردی اجبار و تحمیل آن جایز نیست؟ استاد با اشاره به آیه «لا إکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی»[26] میفرماید: دین و ایمان اجباری نیست و این آیه میتواند خطاب به پیامبر، ناظر به این مطلب باشد که: تو از مردم ایمان میخواهی، مگر با اجبار هم میشود کسی را مؤمن کرد؟ در قرآن مجید خطاب به پیامبر آمده است: «فذکر إنما أنت مذکر، لست علیهم بمصیطر»[27] ای پیامبر! از اسلام فقط با یک نیرو میشود پاسداری کرد و آن علم است و آزادی دادن به افکار مخالف و مواجهه روشن و صریح با آنها»[31] و به این نتیجهگیری خواهیم رسید که آنچه که حاصل بسط و اهمیتدهی به مقوله آزادی اندیشه و بیان است، همانا پرهیز از انسداد فکری و خفقان اندیشههای اصیل است و راه پاسداری از آن بهرهگیری از سلاح علم و تقوی است * دانشجوی رشته معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق u پی نوشتها [1] .”
آخرین دیدگاهها