مبانی خسارت زدایی دولتی از بزه دیدگان در حقوق جزا و فقه

نویسنده : ساریخانی، عادل؛

(‎28 صفحه – از 85 تا 112 )

چکیده:
یکی از اصول مسلم حقوقی, جبران خسارتهای ناشی ازجرم توسط بزهکار است؛امادربرخی ازموارد این اصل غیرقابل اجرا می شود که مهمترین آن عبارتند ازنفوت, کشته شدن بزهکارءفراری یا متواری شدن مجرم.عدم توانایی مالی برای جبران تمام یابخشی ازخسارتها توسط جانی.عدم کفایت دلایل اثباتی جرم و… یکی ازمنابع مهم برای تامین ورفع خسارتهای جبران نشده را می‌توان درکنار بزهکار ونهادهای غیر دولتی«جامعه مدنی». دولت ونهادهای عمومی دانست.به طور کلی بایستی گفت: اولا؛ مبنای مسئولیت دولت درجبران خسارات ناشی ازجرم رامی توان ناشی از انلدیشه های حمایتی منبعث ازدانش «بزه دیده شناسی » قلمدادنمود.ثانیا؛کنوانسیون اروپایی جبران خسارت بزه دیدگان جرمهای خشونت بار(۱۹۸۳)وکنوانسیون بین المللی اصول بنیادی عدالت برای بزه دید گان«سوء استفاده ازقدرت رم» رامی‌توان ازجمله منابع ارشادی برای پذیرش مسئولیت دولتها در جبران خسارتهای ناشی ازجرایم دانست. ثالثاءدرحقوق کیفری ایران قانونگذارمواردی از پرداخت دیه» توسط بیت المال پیش بینی کرده است که این رویکرد از مبانی وقواعد فقهی نظیر قاعده هدرنرفتن خون انسان,قاعده من له الغرم فعلیه الغرم» مسئولیت دولت به خاطر رعایت مصالح عاطفی, سیاسی وهمچنین قصوردرانجام وظیفه ناشی شده است