حق بر شهروندی؛ گذار از وضع طبیعی به سوی جامعه مدنی
نویسنده : بیات کمیتکی، مهناز؛ بالوی، مهدی؛ عسکرزاده مزرعه، رقیه؛
(24 صفحه – از 21 تا 44 )
چکیده:
انسان، موجودی عقلبنیاد، خودآئین و در نتیجه ارزشمند است که تنها به صرف انسان بودن و نه برخورداری از ویژگی خاص یا موقعیت ممتاز، از پارهای استحقاقات ذیل عنوان حقوق بشر برخوردار میگردد. حقهای بشری، حقادعاهایی فراتاسیسی، غیر قابل سلب، اسقاط و انتقال بوده و از این رو، نقش دولتها در رابطه با آنها، نقشی صرفا اعلامی است. با این همه، نیاز انسانها به تعامل دائمی با یکدیگر برای تامین نیازهای خویش از یک سو، و واقعیت بروز تعارضات پیدرپی در روابط بینالانسانی از دیگر سو، موجب میشود تا بقاء در صحنه منازعهآمیز ارادههای بشری، مستلزم برخورداری از حمایت قدرت عالی سیاسی باشد. بر این اساس، افراد با صرفنظر کردن از بخشی از حقوق طبیعی خویش در چارچوب پیمان موسس، جامعه مدنی را پایهگذاری نموده و دولت را میآفرینند. افرادی که به این نحو اقدام به تاسیس دولت میکنند، شهروند قلمداد گردیده و از پارهای حقهای مدنی و سیاسی در محدوده جغرافیایی مشخص بهرهمند میگردند. بنابراین از منظر مبانی موجههساز حقوق بشر که در ادبیات دینی ما نیز مورد تاکید است ، شهروندی، خود یک حق بنیادین بوده و فراتر از آن، پیششرط برخوردای از تمامی حقهای انسانی است.
آخرین دیدگاهها