تطبیق آرا و نظریات صدرالمتألهین و قاضی سعید قمی در توقیفیت اسماء و صفات الهی

نویسنده: نصیری، علی اکبر؛

الهیات و حقوق اسلامی (دانشگاه سیستان و بلوچستان) پاییز و زمستان 1384

چکیده:

آموزهء توقیفیت و یا عدم توقیفیت اسماء و صفات الهی یکی از مهم‌ترین آموزه‌های‌ متکلمان و فیلسوفان شیعی در بحث اسماء و صفات به شمار می‌رود.مراد جمعی از اندیشمندان‌ از طرح این بحث استعمال و یا عدم استعمال الفاظ است.ولی گروهی این بحث را به اعیان‌ خارجی و موجودات سرایت می‌دهند. بحث توقیفیت و عدم آن به استعمال و یا عدم استعمال الفاظ اسماء الهی ارجاع می‌یابد.در این میان صدر المتألهین شیرازی از طلایه‌داران دفاع از عدم توقیفیت اسماء و صفات الهی‌ است.وی در اثبات مراد خویش استدلالهایی مطرح کرده است.قاضی سعید قمی برخلاف‌ ملا صدرا از مدافعان نظریه توقیفیت اسماء و صفات است.تطبیق این دو نظریه می‌تواند راهگشای معضلات این بحث هم باشد و نقاط قوت و ضعف آن را مشخص سازد.خلاصه ماشینی:

“موضوع دیگری که از موارد اختلاف صاحبنظران است،این است که آیا فقط اسماء الله توقیفی‌اند یعنی در کاربرد صفات منع وجود ندارد؟و یا این‌که استعمال وصف و اسم هر دو مشمول این منع هستند. ولی سخن در این است که آیا اوصاف و احوالی را به ادراک خویش می‌یابیم،می‌توانیم محمول ذات الهی قرار دهیم؟آیا این اتصاف به عنوان تسمیه کاربرد دارد یا این‌که حتما باید از شارع مقدس اذن رسیده باشد؟دیگر این‌که آیا نزاع در اسمهای علم جاری است یا اسمهایی که از صفات و افعال اخذ می‌شوند نیز شامل این منع هستند؟به نظر می‌رسد آنچه که ما درصدد عنوان آن هستیم هر دو قسم را شامل شود. ایشان نظر علمای ظاهر را در این بحث مورد تخطئه قرار داده و می‌گوید:«جماعتی هستند که اطلاق موجود یا معدوم بر حق تعالی پرهیز دارند،چون‌که لفظ موجود بر صیغۀ مفعول است. (قاضی سعید،1415،314/1) 2-روایت:الحمد الله الذی کان قبل ان یکون کان»(همان،312)چون وجود حق تعالی بر اوقات و بر عدم سبقت گرفته و دیگر موجودات چنین نیستند،پس این مفهوم وجود بر او صادق نیست. او در جواب این سؤال که اگر ما نمی‌توانیم به خدا«موجود»اطلاق کنیم،پس اطلاق صفات دیگر مانند علم و قدرت و حتی وجود بر خدای متعال از جانب مردم چیست؟وی در این‌باره پاسخی ارائه داده که کامل به نظر نمی‌رسد و دارای نقص است. (صدر المتألهین،1341،239) یکی از اشتباهات قاضی سعید قمی در باب توقیفیت اسماء این است که وی اطلاق «وجود»را در روایات بر حق تعالی نپذیرفته،حال آن‌که بعضی از روایات این معنا را اثبات می‌کند.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code