بررسی مداخلات بشردوستانه بین المللی مفهوم، مبانی و مصادیق

نویسنده : طباطبایی، سیدمصطفی ؛

(‎32 صفحه – از 53 تا 84 )


چکیده:
پس از تثبیت جایگاه نهاد حاکمیت دولت ‌ کشورهای وستفالیایی و شناسایی و اعمال اصل وزین منع مداخله در آمور داخلی کشورها، مسئولیت اصلی رسیدگی به امور اتباع و شهروندان، و به طور کلی امور داخلی کشور به عهده دولت حاکم بود. اما رفته ‌رفته با رشد و تعالی تفکر حقوق اساسی بشری مانند حق حیات و کرامت انسان و رواج این تفکر به عنوان یک خواست عمومی نزد ملت‌ها و دولت‌ها، اصولی در روابط و حقوق بین- الملل پای به عرصه وجود نهاد که با اصل منع کامل مداخله در امور داخلی کشورها در تضاد و تباین آشکار قرار دارد. از این دست می‌توان به دکترین مسئولیت حمایت و در نتیجه جواز و توجیه مداخلات بشردوستانه اشاره کرد. توضیح آنکه در زمان وقوع بلایای طبیعی از قبیل سیل و زلزله و … و یا بلایای صنعتی ساخته دست بشر مانند انفجارهای غیرعمدی کارخانه‌های صنعتی و … و یا حتی در زمان وقوع اجتماعات و شورش‌های شهروندان که منجر به بروز مخاصمه مسلحانه داخلی و نهایتا منجر به کشتار اتباع مخالف حکومت مرکزی می‌شود. موارد جواز مداخله بشردوستانه متبلور می‌گردد. امروزه جایگاه نهاد مداخله بشردوستانه در امور داخلی یک که دولت متبوع، نمی‌تواند و یا تمایل ندارد کمک‌های انسان‌دوستانه را به اتباع و شهروندان آسیب‌دیده خود ارائه دهد و یا در موارد بروز تعارضات و شورش‌های داخلی، در پی سرکوب جمعی شورشیان بر می‌آید تاجایی ممکن است مرتکب جنایت جنگی و… شودء با خرد جمعی تشیت ‌شده و امری بدیهی و توجیه‌پذیر است. در سال‌های اخیر جایگاه دکترین مسئولیت حمایت در حقوق بین‌الملل کاملا پذیرفته شده و دولت‌ها نه به عنوان حاکم که خدمت‌گذار ملت شناخته می‌شوند و حمایت از اتباع وظیفه و مسئولیت اولیه‌شان است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code