دعوی قتل فرزند توسط پدر در سیاست جنایی مشارکتی
نویسنده : شاکری گلپایگانی، طوبی ؛
(28 صفحه – از 9 تا 36 )
چکیده:
دعوی خصوصی از کاربستها و وسـایل تحقـق سیاست جنایی مشارکتی جهت مداخله شهروندان ـ بزه دیده و بزهکار ـ در پاسخ به بزه است که در ملاحظهای دو سویه نظام کیفری را به سوی نمادین شدن سوق میدهد و از طرفی آرمانهای مربوط به عدالت ترمیمی را در زمینه محدود کردن قلمرو مداخله نظام کیفری و تبدیل متغیرها به سوی متغیرهای مدنی و جبرانی فراهم می آورد.در سنت حقوق جزا ، دعوی عمومی دخالت مستقیم دولت است در پاسخ به پدیده مجرمانه در مواقعی که مصالح عامه و منافع و حقوق اجتماع دراثر ارتکاب جرم آسیب دیده و نظم عمومی دچار اختلال شده است ؛ اما در سیاست جنایی شرعی ، علاوه بر آن در مواقعی که حقوق شهروندان ـ بزه دیده و بزهکارـ به دلیل موقعیت نابرابر آنان در برابر یکدیگر در معرض آسیب و جبران جدی است ، دولت به رغم عدم نقض حق مشارکت شهروندان اختیار دعوی و انحصار پاسخ کیفری به بزه را با تبدیل دعوی خصوصی به بدیل عمومی آن در دست میگیرد ؛ زیرا موقعیت نابرابر شهروندان مشارکت مبتنی بر ترضیه خاطر در پاسخ به بزه را خنثی میکند و موجب آسیبهای غیر قابل جبران و نقض مضاعف حقوق و آزادیهای مورد احترام فرد میشود.دعوی قتل فرزند توسط پدر به دلیل موقعیت نابرابر طبیعی ، عرفی و اخلاقی فرزند در مقابل پدر از جمله دعاوی است که دولت کاربست مشارکت فعال شهروندان را در هدایت دعوی با ورود محوری خود کنترل میکند و معادله رابطه دولت و شهروندان با دعوی ، معکوس و متقابل میشود.
آخرین دیدگاهها