تحلیل کنوانسیون حقوق کودک در پرتو جهان شمولی حقوق بشر

نویسنده : توحیدی، احمد رضا ؛

(‎50 صفحه – از 119 تا 168 )


چکیده:
کودکان به جهت ضعف قوای جسمی، روحی و عدم استقلال، نیازهای ویژه خود را دارند که رفع آنها محتاج مراقبت و حمایت خاص خانواده و جامعه است. در این راه، قرن نوزدهم آغاز حرکتی به سوی تدوین مقررات و قواعدی در جهت حمایت از کودکان جلوگیری از بهر ه کشی و استثمار آنان، و ارائه آمورشهای اساسی، روشهای تربیتی و بطور کلی کمک به کودکان بود که عمده این افدامات در قوانین داخل کشورها تجلی پیدا کرده است. پس از جنگ جهانی اول که بشر تمامی تاریخ خود را مشحون جدال و رقابت ستیزه جویانه قدرتمندان و نادیده گرفتن حقوق ضربه پذیرترین قشر جامعه بشری، یعنی کودکان دید، در جهت جبران اشتباه گذشته دست به اقداماتی زد، ولی با این همه کودکان امروز هم از شفقت بین المللی به طور کامل برخوردار نشده اند؛ به طوری که از اقدامات بعضی از سازمانهای غیردولتی، تصمیمات یونسکو و سازمان بین المللی کار که بگذریم، تا قبل از تصویب کنوانسیون حقوق کودک متاسفانه به طور واقعی حقوقی اساسی و بنیادی برای کودکان وجود نداشت و حقوقی که کودکان از آن منتفع می شدند، همان بود که برای سایر افراد بشری به رسمیت شناخته شده بود و می بایست برای دسترسی به حقوق کودکان به سایر اسناد حقوق بشر مراجعه می شد. به علاوه این اسناد نه تنها جنبه الزامی نداشتند، بلکه بر احتیاجات و مقتضیات خاص کودک نیز تکیه نمی کردند. با در نظر گرفتن مسائل مزبور، در این مقاله سعی شده است به نحو تفصیلی به بررسی موضوعات ذیل پرداخته شود: الف- چگونگی انعقاد و تصویب کنوانسیون حقوق کودک 1989. ب- بررسی حقوقی مفاهیم و مضامین مندرج در کنوانسیون. ج- تحلیل مکانیزم اجرایی و نظارین قواعد مذکور در کنوانسیون. د- چگونگی اعمال حق شرط (Resrvation)و بررسی حق شرط بعضی کشورهای اسلامی و غربی. نکته مهم آن است که ما در این مقاله سعی خواهیم کرد صرف کنوانسیون و مفاد آن را مورد بررسی قرار دهیم؛ لذا تطبیق آن با مضامین مندرج در قوانین موضوعه ایران و فقه شیعه نیاز به تحقیق مستقل و جامع دیگری دارد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code