رویکردی جرم شناختی – اسلامی بر قلمرو تاثیر عوامل زیستی بر رفتار مجرمانه

نویسنده : محمدی جور کویه، علی ؛ مصطفی پور، مسعود ؛

(‎25 صفحه – از 127 تا 151 )


چکیده:
بزه، بزه ديده و بزهكار سازنده مثلث علمي جرم شناسي تا به امروز كانون توجه بسياري از جرم شناسان بوده اند اما در اين بين بزهكار را مي توان مهمترين ضلعِ مثلث جرم شناسي قلمداد كرد. ترديدي نيست كه زيست شناسان جنايي طلايه داران بررسي ويژگي هاي بزهكارانند، زيست شناساني كه گاه با رويكردي افراطي و با تبعيت از نظريه جبرگرايي زيستي قائل به وجود تيپ جنايي بوده و بزهكاران را انسان هايي متمايز از غير بزهكاران دانسته و گاه با رويكردي تعادل گرا، منكر وجود كروموزم جنايت و مفهوم جبر جنايي شده و با الهام از زيست شناسيِ اجتماعي، بزهكار را موجودي مختار اما داراي گرايش هاي رفتاري منحرفانه قلمداد كرده اند. دين مبين اسلام نيز در راستاي بهينه سازي ژنتيك و تحقق هدف آرماني «انسان كامل»، هر چند در برگيرنده آيات و روايات متعددي است كه بر نقش عوامل زيستي بر سرنوشت انسان تاكيد مي كنند، اما همواره جايگاه انسان را در بينابين وادي جبر و اختيار تفسير كرده و به هيچ روي از بزهكار به عنوان موجودي كه اسير سرنوشت محتوم خويش است، ياد نكرده است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code