سیاست کیفری ایران بعد از انقلاب در تعزیرات

نویسنده : مهرا، نسرین ؛ یکرنگی، محمد ؛ موذن، عباس ؛

(‎26 صفحه – از 175 تا 200 )


چکیده:
سیاست کیفری در معنای مقابله با ارتکاب بزه با ابزار کیفر مانند تمامی سیاست‌های دیگر دولتی دارای الگوهای خاص می‌باشد. این سیاست کیفری در سه حوزه جرم‌انگاری» مسئولیت کیفری و کیفر قابل بحث بوده و هریک از این سه حوزه الگوها و مدل‌های خاص خود را دارند. هر کشور در قانون‌گذاری خود به طور معمول یک الگوی اصلی را انتخاب کرده و به طور موردی از الگوی دیگر نیز پیروی می‌نماید. مساله مهم یکپارچگی این الگوها در قانون می‌باشد. اینکه در تصویب قانون از چه الکوبی پیروی شود ارتباط وثیقی با شرایط وضع قانون و ایدئولوزی حاکم دارد. نوشتار حاضر با رویکرد تحلیل گفتمانی قوانین پس از انقلاب. پس از معرفی الگوهای رایج کیفری درصدد است با تحلیل کارکردگرایانه و ساختارگرایانه قوانین کیفری, به الگوهایی که در طی چهار دهه بر قوانین کیفری ایران در زمینه تخفیف کیفر و تشدید کیفر در تکرار جرم حاکم بوده است. دست یابد و چرایی تغییر در انتخاب الکو را به ویژه در دهه چهارم انقلاب و در قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ تحلیل نماید. نوشتار حاضر که با رویکرد تحلیلی – توصیفی انجام شده است در پایان نتیجه‌گیری می‌نماید الگوی سه دهه اول انقلاب در تخفیف و تشدید مجازات در تکرار جرمء به دلیل پیروی از فقه سنتی، الگوی کیفردهی غیرالزامی اختیاری بوده و لیکن در قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ با چرخش کامل, الگوی غیرالزامی مفروض, پذیرفته شده است. این امر باعث شده است تا سیاست کیفری ایران دارای انسجام و یکپارچگی مناسبی در زمینه الگوی کیفردهی در این دو زمینه شود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code