نظریه حقوق بشر
نویسنده : جروم . جی، شستاک ؛ مترجم : کارگزاری، جواد ؛
(68 صفحه – از 131 تا 198 )
خلاصه ماشینی: “تأثیر این قید بر ماهیت حق مورد بحث چیست؟ هنگامیکه ما از حقوق انتقالناپذیر سخن میگوییم،چه معنایی از آن اراده میکنیم؟ آیا منظور ما حقی است که هیچ استثناء یا قیدی بر آن وارد نیست؟یا منظور ما از حق محمول بر صحتی2است که طرفدار و حامی بطلان آن،ملزم به اقامه دلیل ویژه است؟ یا مراد ما اصلی است6که میبایست مورد اطاعت قرار گیرد مگر اینکه بعضی از اصول دیگر به اندازهء کافی مهم و جدی باشند که اجازهء استثناء قایل شدن بر آن اصل را بدهند؟آیا ملاحظاتی که توجیهگر یک استثناء میباشند،باید از همان مقوله اخلاقیای باشند که زیربنای حق مزبور را تشکیل میدهند؟7 اگر ما حق را ادعایی در مقابل حکومت به عدم انجام بعضی اعمال صورتبندی کنیم،نظیر اینکه شهروندانش را شکنجه ندهد یا آنها را از آزادی بیان،مذهب و یا مهاجرت محروم نکند،آنگاه پیچیدگیهای دیگری بروز میکند. اگر ادعای خاصی از مفهومی متافیزیکی نظیر طبیعت بشری،یا از مفهومی دینی نظیر ارادهء الهی،3یا از مفاهیم پیشینی دیگر ناشی شود،در این صورت ممکن است ادعای مزبور واقعا مصونیتی باشد ق-شمارهء 21،صص 96-94 (1)- Arbitrary deprivation of life (2)- A”prima facie”right (3)- Divine will که داوریهای هنجارین1،نسبت به آن،نباید به کار رود،چنانچه،اگر،ادعای مزبور مبتنی بر منافع معینی نظیر خیر همگانی باشد،مسائل دیگری نظیر لزوم تعیین خیر عمومی بروز پیدا میکند که ممکن است طیف گستردهای از تفاسیر اخلاقی8را(که خیلی از آنها پشتیبان مطالبات حقوق بشری افراد نیست)جایز بشمارد.”
آخرین دیدگاهها