جهانی شدن و نسل سوم حقوق بشر در آفریقای پس از استعمار


نویسنده : منسرای، ابو صدیق؛

(‎32 صفحه – از 57 تا 88 )


چکیده:
ايده «حقوق بشر» كه جانشين حقوق انسان گرديده، توسط الينور روزولت در اثرش در سازمان ملل (دهه 1940) از طريق «ايجاد» اين اصطلاح معرفي گرديد.«حقوق بشر» اگر به درستي مفهوم آفريني گردد بر تجليل فراوان غرب از حقوق مدني و سياسي پيش مي گيرد. اين ايده سه بعد دارد يا به گفته ايساشيوجي در بينش خود سه نسل حقوق بشر وجود دارد. حقوق بشر نسل اول عبارتند از حقوق مدني و سياسي قابل پيگيري قصايي كه دنياي غرب به آن علاقه­مند است. حقوق بشر نسل دوم متشكل از حقوق اجتماعي- فرهنگي و اقتصادي است كه در اكثر نهادهاي نئوليبرال توجيه پذير نيستند. حق بر توسعه كه نسل سوم حقوق بشر را تشكيل مي دهد، حقي است كه تمام ملل جهان سوم در دنيايي جهاني شده كه به دو بخش سرمايه داري مركزي و حاشيه­اي تقسيم گرديده بايد مجدانه آن را دنبال كنند. كشورهاي جهان سوم از جمله كشورهاي آفريقايي پس از استعمار كه به حاشيه رانده شده­اند متعلق به حاشيه سرمايه داري جهاني هستند. پذيرش نسنجيده و دنبال روي مجدانه از «رويكرد نخبه گرايي» غربي به مسائل حقوق بشر (آگودا، 1989) كه به قيمت ناديده گرفتن نسل هاي دوم و سوم حقوق بشر، بر نسل اول حقوق بشر تاكيد مي­نمايد، تلاش­هاي توسعه را در اكثر كشورهاي آفريقاي پس از استعمار، تبديل به يك سراب كرده است. حقوق بشر نسل سوم نه از سوي غرب تقديس گرديده – كه شاهد اين مدعا، شكست اقدامات نظم نوين اقتصاد بين المللي (NIEO) در دهه 1970 و مواردي ديگر است – و نه اين نوع حقوق واقعاً و قاطعانه از سوي رهبران آفريقاي پس از استعمار دنبال گرديده است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code