کیفر اعدام


نویسنده : همایونی، صادق؛

(‎5 صفحه – از 38 تا 42 )


خلاصه ماشینی: “و از سوی دیگرچه آسان است که‌ احساسات عمومی را با هیاهوها و جنجال‌های مخرب تبلیغاتی و با استفاده از عوامل مؤثر مینی، مذهبی،ملی،نژادی و غیره تحریک کرد!آیا باید این تحریک احساسات را حکم اعدام‌ موجودی-که بعید نیست بیگناه باشد-پنداشت و آیا مسخره‌آمیز نیست دستگاه عدالت‌گستری‌ و دادپروری ممکلتی بخاطر تسکین احساسات مردم که معمولا از حقیقت امر غافلند،صورت‌ قوه مجریه بلاارده‌ای بخود گیرد؟. » بسیاری از آنان عملی اخلاقی تلقی میکنند و حال آنکه معلوم نیست کدام قانون اخلاقی‌ است که فرمان میدهد و تجویز میکند که موجودی را با توهین و تحقیر هرچه دردناکتر و تأسف‌انگیزتر،بخاطر خطای غیرقابل جبرانی که از او سر زده،در برابر سل لعنت‌ها، بدار کشید و چقدر مغایر و متفاوت است مفهوم اخلاق بزمان ما!چه؟از سوئی جمعیتهای‌ حمایت پرندگان و حیوانات بوجود میآوریم و آنقدر شفقت و ترحم و مهربانی را تعالی میبخشیم‌ که حد ندارد و از سوئی باسفاکی،انسانی را از نعمت زندگی-که هرگز باو نبخشیده و قادر بجبرانش نیستیم-محروم میداریم. وقت‌ آن نرسیده است که برای بنیاد کاخ سعادت و امنیت و آرامش مردم و ملت خود،بجای استفاده‌ از لاشه‌های اجساد مجرمین محکوم باعدام،از ارواح پاک و جانهای تابناک مدد طلبیم؟!آیا هنگام آن نیست که مشاممان را از سموم زهرآگین لاشه محکومین باعدام متأذی داریم؟ و آیا دردناک و دریغ‌آمیز نیست که خوبی ذاتی بشر را که ژان‌ژاک روسوها دربارهء آن سخن‌ها رانده‌اند بکلی در کناری فهیم؟آیا نمیتوان گفت که«…”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code