نسبت بیطرفی با نظام حقوق اساسی ایران، امکان یا امتناع، تحلیل قانون اساسی


نویسنده : سلیم زاده کاکرودی، فائزه؛

(‎18 صفحه – از 13 تا 30 )

چکیده:
تشخیص اینکه چه امری میتواند خوب یا بد باشد، امری نسبی است. هرکس با توجه به آنچه میاندیشد، به سمتی میرود که به زندگی اش معنا میدهد و مسلما یک معنا از زندگی قابلیت تعمیم به کل را ندارد. در این حالت آیا دولت نقشی در تعیین ارزشها دارد. زمانی که دولت در حال برآوردن نیازهای مردم همچون مسکن، بهداشت و …. است آیا میتواند در رابطه با آنچه به زندگی انسان ارزش میدهد، تعیین تکلیف نماید. ممکن است گفته شود امور مربوط به زندگی مطلوب، امری شخصی و درونی است. در حالی که life style که هر شخص براساس انتخاب درونی بر میگزیند، به سایر امور زندگی وی ) اجتماعی- سیاسی( سرایت میکند که احتمال مداخله دولت را افزایش میدهد. ارزشها غالبا در حوزهی خصوصی افراد قرار دارند. امور مربوط به زیبایی شناختی، دین، هنر و…. در مورد هر فرد یک معنا دارد. رسیدن به این مهم، تنها با بیطرف ماندن دولت امکان پذیر خواهد بود. اگر دولت بخواهد راه و روش انتخاب هریک از این حوزهها را مشخص کند و یک یا مجموعهای از ارزش برتر اعلام کند، از بیطرفی خارج شده است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code