جماعت گرایی و حقوق عمومی؛ نسبت سنجی و تحلیل


نویسنده : شیرزاد، امید؛

(‎27 صفحه – از 371 تا 397 )

چکیده:
نظر به اهمیت مطالعات میان‌رشتهای در حقوق عمومی، مقالۀ حاضر به تحلیل مکتب جماعت گرایی و آثار آن بر نظام حقوق عمومی پرداخته است. جماعت گرایی به عنوان مکتبی نوارسطویی و معاصر، با نقد لیبرالیسم و آموزه‌های آن در حوزه‌های اخلاق، سیاست و حقوق، مترصّد اصلاح برخی کاستی‌ها و ناهنجاری های جوامع لیبرال غربی و ارائۀ طرحی نو می‌باشد. تاکید بر اجتماعی بودن هویت انسان، عدم تفکیک «واقعیت» از «ارزش»، ناتوانی انسان در تشخیص فردی و مستقل «خیر» و ضرورت احیاء اخلاق فضیلت گرا، از ایده‌های شاخص جماعت گرایان محسوب می‌شوند. جماعت گرایان با تبعیت از آراء افلاطون و ارسطو در باب رسالت اخلاقی و تربیتی حکومت، از ارزش‌گذاری حکومت و یا حداقل نهادهای جمعی پائین تر از آن – همچون جماعات و انجمن ها- در مورد سبک زندگی و رفتار شهروندان دفاع می‌کنند. با بررسی‌های انجام شده این رهیافت حاصل آمد که پذیرش جماعت گرایی در نظام حقوق عمومی و قانون اساسی جامعه، آثاری همچون کمال گرایی حکومت، ترجیح «نظم» بر «حق» و پذیرش حقوق بشر بومی و متناسب با فرهنگ داخلی را به همراه خواهد داشت.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code