حقوق بین الملل در تکاپوی ارزشهای خود: صلح، توسعه، دموکراسی
مترجم : بیگ زاده، ابراهیم؛ نویسنده : پطروس غالی پطروس؛
(32 صفحه – از 235 تا 266 )
خلاصه ماشینی: “این جهان حتی بسیار متفاوت از جهانی است که در ابتدای سالهای نود بعد از فروپاشی دیوار برلین توسط کسانی فرض میشد که رهبری ظهور یک نظم نوسیاسی بینالمللی را بر عهده داشتند و خیلی زود و ابهامآمیز مسرور از«نو شدن ملل متحد»یا«بازگشت پیروزمدانه مشروعیت بینالمللی» بودند. این اعمال،که نیاز به زمان دارند، به همان میزان ضروری هستند که اقتصاد جهانی که ما در آن زندگی میکنیم خطرات زیادی را در بر دارد،یکی از آنها خطر نابودی پیوندهای همبستگی سنتی،حاشیهنشین کردن کشورها،حتی کل مناطق از جهان و بنابراین ایجاد شکاف بیشتر میان اغنیا و فقر است. کنفرانسهای بزرگ بینالمللی،که اخیرا تحت لوای سازمان ملل متحد تشکیل شدهاند،اعم از این که در مورد محیط زیست،مسائل قومی یا حقوق بشر باشند،اغلب شاهد تمایل دولتها به یکجانبهگرایی برای حفظ منافع خود درزمان دستیابی به توافق میباشند. اما بر اساس چه معیارهایی باید کارآیی و تحقق چنین اهدافی را مورد ارزیابی قرار داد؟به علاوه آیا این خطر وجود ندارد که این معیارهای ارزیابی با توان دولت دریافتکننده(کمکها)برای اداره توسعه خود منطبق نباشند؟ چهارمین مشکل ذاتی نظام ملل متحد،مجازاتهای آن میباشد. امروزه در اکثر مأموریتهای محوله به کلاه آبیها(منظور نیروهای صلح سازمان ملل متحد است)پیشبینی میشود که آنها نه فقط حائل میان طرفهای درگیر در مخاصمه شده و آتش بس را حفظ کنند،بلکه همچنین،اعمال مختلفی از جمله حفظ حقوق بشر و استقرار یا استقرار مجدد دموکراسی را انجام دهند. سازمان ملل متحد،با دعوت از کلیه دولتها به متعهد شدن در قبال مسائل مرتبط با آینده جهان،اراده خود را برای گذار تدریجی و نامحسوس از هماهنگی بینالدولی به همکاری فراملی و عرضه خود به عنوان یک مجلس دموکراتیک جهان نشان داده است.”
آخرین دیدگاهها