اصل برائت و اقامه ی دلیل در دعوی کیفری
نویسنده : خزانی، منوچهر؛
(20 صفحه – از 125 تا 144 )
خلاصه ماشینی: “برغم اینکه دیوان کشور فرانسه طبق رأی مورخه 24 مارس 1949 نظر مساعد نسبت به متهم داشته و چنین تصمیم گرفته است که در دعوی کیفری دادسرا باید کلیهء عوامل تشکیل دهندهء جرم و نیز عدم زوال عنصر قانونی در مرور زمان و عفو را اثبات نماید،معهذا در خصوص عنصر قانونی عوامل موجهه طی آرای متعدد چنین تصمیم گرفته است:اگر متهم در مدافعات خود نتیجتا عمل ارتکابی را ناشی از دفاع مشروع یا حالت اضطرار عنوان کند قاضی موظف است در مورد این وسیله دفاعی تصمیم لازم را اتخاذ نماید20مستفاد از آرای ذکر شده این است که در قبال دلائلی که دادسرا علیه متهم در مورد ارتکاب جرم ابراز داشته است طبعا احساس نامساعدی به ضرر متهم در افکار قاضی ایجاد میشود که در این صورت مساعی متهم باید بر آن قرار گیرد که این گرایش سوء در تصور قاضی را به احساس بیگناهی مبدل کند (19).. این فروض در واقع مساعد و به نفع دادسرا خواهد بود و بار دلیل اثبات عنصر معنوی جرم را از دوش آن مرجع برمیدارد بهعنوان مثال در فرانسه به مادهء 334 قانون فوریهء 1981 مربوط به تحریک صغار به عیاشی،و یا جرم ضرب مسکوکات تقلبی موضوع مواد 425 به بعد قانون میتوان اشاره کرد که اصولا قصد مجرمانه مرتکب باید توسط دادسرا اثبات گردد ولی دیوان کشور معتقد است با احراز عنصر مادی جرم،قصد مجرمانه مفروض است و به عهده متهم خواهد بود که حسن نیت خود را اثبات نماید.”
آخرین دیدگاهها