تحول قاعده عدم گسترش سلاحهای هستهای: گسترش قابل قبول یا گسترش غیرقابل قبول
نویسنده : ابراهیمگل، علیرضا؛
(30 صفحه – از 27 تا 56 )
چکیده:
کشف و بهکارگیری نیروی اتم نوید دهنده دوران جدیدی از زندگی بشر بود، نیروی اعجابانگیزی که مستعد بهرهبرداری برای هم ویرانی و وحشت، و هم آبادی و آرامش است. طبع جامعه دولتهای دارای حاکمیت مستقل که حفظ خود و تحقّق منافع ملّی را تنها رسالت خویش میدانند و در نتیجه نگرانی از کاربرد این نیرو به عنوان ابزار جنگ و ویرانی، به محدودسازی گسترش کاربردهای نظامی آن در عین پذیرش حق بر کاربردهای صلحآمیز از آن، در قالب معاهده عدم گسترش سلاحهای هستهای 1968 انجامید، معاهدهای که تنها پنج دولت را به عنوان دولت هستهای شناخت و گسترش سلاحهای هستهای را به هر شکلی غیرقابل پذیرش اعلام کرد. ماهیت این معاهده و ارتباط آن با حفظ صلح و امنیت بینالمللی، فقدان یک رکن تفسیری در معاهده و تغییرات محیط هستهای بینالمللی، تفاسیر و برداشتهای اجرایی گوناگون و متعارضی از این معاهده را سبب گشته است، تفاسیری که محصول اختلاط حقوق بینالملل مبتنی بر نهاد با حقوق بینالملل مبتنی بر رابطه است. از اینروست که عدهای با فهم حقوق به عنوان یک فرآیند، دیگر نه از منع گسترش سلاحهای هستهای، بلکه از گسترش قابل قبول و گسترش غیرقابل قبول سخن میگویند.
آخرین دیدگاهها