کاربرد استنتاج بهترین تبیین در تفسیر قانون
نویسنده : صالحی مازندرانی، محمد؛ نویسنده مسئول : محمدی میرعزیزی، پیام؛
(22 صفحه – از 105 تا 126 )
چکیده:
تفسیر، روش علم حقوق است و خود زیرشاخههایی دارد. هر یک از این خردهروشها دارای مبانیای هستند و از ابزار و فنونی استفاده میکنند که با مبانی مذکور سازگاری داشته باشد. یکی از این خردهروشها در علم حقوق، روش تفسیر نظاممند است. مبنای اصلی این روش تفسیری، تفسیر بخشی از متن بر اساس سایر بخشها است، به نحوی که انسجام و یکپارچگی متن حفظ شود. یکی از فکرافزارهایی که در این روش بهکار میرود، استنتاج بهترین تبیین است. این شیوه استدلالی از سه مرحله گذر میکند: ابتدا قرائن و شواهد را مشاهده میکند؛ سپس جهت توضیح و تبیین آن قرائن، حدسها و فرضیههایی ارائه میدهد و در نهایت از میان این فرضیات رقیب، بهترین فرضیه را انتخاب میکند. منظور از بهترین فرضیه، فرضیهای است که توان توضیح بیشترین قرائن را داشته باشد و از پیچیدگی کمتری برخوردار بوده و با نظام حقوقی نیز سازگار باشد. این روش استدلالی، علیرغم ناشناخته بودن نامش، در علم حقوق بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. پژوهش حاضر میکوشد این شیوه استدلالی را به لحاظ منطقی توضیح دهد و جایگاه آن را در علم حقوق تحلیل نماید و با ارائه مثالهایی عینی، نحوه کاربرد آن را روشنتر کند.
آخرین دیدگاهها