بازنگری و مبانی آن در قانون اساسی افغانستان


نویسنده : شریفی، محمدنعیم؛

(‎24 صفحه – از 7 تا 30 )

چکیده:
بازنگری در قانون اساسی به معنی اعمال تعدیل ، اصلاحات و یا تغییر در یک یا چند اصل از اصول و مواد آن، یکی از مباحث بسیار مهم در مورد قانون اساسی می باشد و کارکردهای مختلفی دارد، گاهی برای حل معضلات و برون رفت از بن بست ها و موانع قانونی پیش روی یک نظام سیاسی به کار میرود و گاهی هم گامی است برای غلبه بر بحران ها و مناقشات سیاسی و رسیدن به آشتی ملی. اما از منظر حقوق اساسی، بازنگری تنها راه حل تعارض میان ثبات و استحکام قانون اساسی و تطبیق و همسازی آن، با تحولات و شرایط متغیر جامعه می باشد، انکار آن ممکن است به شکستن حرمت قانون اساسی، و تغییر آن از طریق کودتا و انقلاب منجر شود، این امر هم به لحاظ حقوقی و هم به لحاظ سیاسی، قابل توجیه است ، و قانون گذاران اساسی؛ نیز به این مهم توجه دارند و برای حفظ ثبات و استحکام قواعد قانون اساسی و هم گامی آن با تحولات اجتماعی، مکانیسم بازنگری را در قانون اساسی نوشته با شرایط سخت و تشریفات پیچیده پیش بینی می نماید؛ چنانکه قانون گذار اساسی افغانستان در مورد قانون اساسی مصوب ١٣٨٢ش این کشور عمل نموده است ، و تشریفات سختی را در مورد بازنگری در آن در نظر گرفته است که تقریبا انجام این امر را غیرممکن می سازد. البته ، این بازنگری در قانون اساسی زمانی کارکرد خود را خواهد داشت که مبتنی براصولی باشد: اعتقاد بر نقص قانون مصوب توسط افراد بشر، عدم تجاوز مرجع صالح از اختیارات خود، در امر بازنگری، توجه به همگرایی اجتماعی و وحدت ملی، رعایت اصول عقلانی و تامین منفعت عمومی، توجه به اصول کلی حقوقی و روح حاکم بر قانون اساسی، سازگاری با کلیت قانون اساسی.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code