تهدید به زور و حقوق بین الملل

نویسنده : قاسمی، علی؛ بارین چهاربخش، ویکتور؛

(‎24 صفحه – از 133 تا 156 )

چکیده:

بند چهار مادة ٢ منشور ملل متحد دولت ها را از تهدید به زور منع می نماید، با ایـن حـال، مفهـوم ممنوعیت مذکور مبهم است . تا حدودی می توان گفت که نگرش دولت ها به ممنوعیت تهدید به زور، متفاوت از نگرش آنها به ممنوعیت توسل به زور است . پرسش اولیه که مطرح می شود این است کـه آیا و چگونه تهدید به زور تحت شرایط خاص می تواند به هدف اولیه حقوق بین الملـل یعنـی حفـظ حداقلی از نظم جهانی کمک نماید؛ و دوم، آیا در چنین حالتی تهدید از زاویه دید جامعه بین المللی، اگر نه قانونی حداقل مشروع قلمداد خواهد شد. بدین خاطر، این مقاله در صدد است که تهدید به زور را با اتخاذ رویکردی کارکرد گرا یعنی با لحاظ نمودن عملکرد و اهداف دولت هـای تهدیـد کننـده و پیامدهای آن بررسی نماید. همچنین ، مقاله حاضر در پی آن است که غیر قانونی شدن تهدید بـه زور را از کنفرانس ١٩٠٧ صلح لاهه و به ویژه پس از لازم الاجراء شدن منشور ملل متحد تبیین نماید. در واقع ، امروزه هیچ تهدید به زوری حتی اتمام حجتی که مطابق با کنوانسیون سوم لاهـه صـادر شـده باشد قانونی نخواهد بود مگر آنکه با مقررات عرفی و منشور ملل متحد در مورد حقوق توسـل بـه زور سازگار باشد. پس از تعریف رفتار معادل با تهدید به زور، جایگاه ممنوعیت تهدید به زور در چارچوب منابع حقوق بین الملل بررسی خواهد شد. در بخشهای سوم و چهارم این پژوهش ، آثار تهدید بـه زور بر اساس حقوق معاهدات، حقوق مسئولیت دولت و حقوق بین الملل کیفری و همچنین راه کارهـای جبران فرا روی دولت قربانی تهدید، ارزیابی خواهند شد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code