نقش انگاره های دینی در سیاست عرضی یا ماهوی
نویسنده : باقری دولت ابادی، علی؛ سنگ سفیدی، محمد رضا؛
(28 صفحه – از 53 تا 80 )
خلاصه ماشینی: “هرچند که قبول داشته باشیم که اسلام به سیاست وحکومت نظر داشته باشد،وقتی نصی در مورد سیاست و حکومت نیست و این امور تابعیای ازشرایط مکان و زمان هستند و به تعبیر دیگر متغیرند،به راحتی زمینه فراهم میشود تا سیاست وحکومت را در چهارچوب نظریات و پارادایمهایی خارج از تفکر اسلامی قرار داد و بیان داشتکه شرایط زمانی و مکانی چنین امری را اقتضاء میکند. »(حقیقت،1383:ص 16)بنابراین میتوان بیان داشت که برخلاف گرایش منطقه الفراغیهاکه سیاست را جز متغیرات و غیرمنصوصات دین میدانند،طرفداران گرایش حداکثری معتقدندکه دین به طور کامل و جامع مخصوصا در حوزهی سیاست دارای نظر و عقیده مشخص است واینگونه نیست که از لزوم حکومت صحبت کرده باشد اما چگونگی آن را به عهدهی اجتهاد عموممسلمین گذاشته باشد. بنابراین از مجموع مباحث در مورد انتظار ازدین و قلمرو آن و مطرح کردن گرایشهای مختلف در آنها و در نهایت،مبتنی بر واقع دیدنیک گرایش و پذیرش آن در هر کدام،که در مبحث انتظار از دین گرایش جامعگرایانه و درمبحث قلمرو دین گرایش حداکثری بوده است میتوان چنین نتیجه گرفت که دین تمام سیاست(انتظار از دین)را در حداکثرترین عمق(قلمرو دین)تحت تأثیر و نفوذ خود قرار داده است. «نباید قرآن را موافق ذوق و ذائقه خود تفسیر کنیم یا مورد استشهاد قرار دهیم،بلکه ذوقخود را باید بر قرآن تطبیق دهیم؛اگر قرآن را پیشوای خود قرار دادهایم باید ذوق ما ساخته شدهبر موازین قرآن مجید باشد»(مطهری،1361:ص 140)اما اگر برای شناخت دین،بدون تفسیر بهرای و با رجوع به آیات و روایات و سنت به شناخت دین بپردازیم،در آن صورت این امر کاملامشخص میشود که دیندارای چهارچوبهای مشخص و قاعدهمند بوده و میتواند درون خودشکلدهنده سیاست دینی باشد.”
آخرین دیدگاهها