سخن نخست
(4 صفحه – از 5 تا 8)
خلاصه ماشینی: “وقتی گفته میشود حقوق بشر از طبیعت اخلاق ذاتی انسان و یا از «شان ذاتی شخص انسان» ناشی میشود و یا وقتی گفته میشود که حقوق بشر، حقوق فردی انسان است، باید پرسید آیا خانوادهها، مؤسسات، دولتها و حاکمیتها، مردمان و به طورکلی حقیقت بشریت، حقوق بشر ندارند؟ اگر در حقوق غربی از شان انسان سخن میرود و ادعا میشود تکالیفی هم که باید انجام بشود تا احترام به آن شأن را تامین نماید، از همین مفهوم شأن انسان سرچشمه میگیرد، بیشک باید به شأنی که مبنای تکالیف است نیز تأملی داشته باشیم، کافی نیست که گفته شود فرد چون اخلاقی است، به خاطر شأن انسانی یک نیازمند، کمک به او را تکلیف شخصی خود بداند، یا به به مقتضای شان انسانی مخاطبان و مردم بپذیرد که مکلف است راست بگوید و در مطبوعات خلاف واقع را نشر ندهد و یا از حریم اخلاقی شؤون انسانیت فاصله نگیرد؛ چون تا اینجا سخنی از استحقاق اجتماعی و حقوقی نیست.”
آخرین دیدگاهها