راولز؛ قرارداد و قواعد

نویسنده : پلانت، ریموند؛ مترجم : شیخ حسنین، محمد؛

‏(18 صفحه – از 125 تا 142)

خلاصه ماشینی: “همچنین فرد بدون منابع مادی قادر نیست طرح زندگی‌اش را عملی سازد؛ چنان که بدون احساس عزت نفس نیز هر طرحی برای زندگی بی‌معنا و هر نظریه‌ای از خیر بی‌ارزش است؛ از این رو، راولز باور دارد که از معضلی نجات یافته که هایک بدان گرفتار بود که شرح آن را به وضوح از «جان گری» (9) نقل کرده‌ایم که تنها نیمی از نزاع است؛ زیرا راولز باید اکنون بیان کند که برای توزیع خیرهای اساسی، چگونه امکان دارد که ملاک و اصلی بی‌طرف وجود داشته باشد؟ بی‌تردید، پیروان هایک استدلال خواهند کرد که هر اصل خاصی برای توزیع یا «عدالت اجتماعی» بر نظریه خاصی از خیر، مثل «استحقاق» (10) مبتنی بوده و ناقض اصل بی‌طرفی یک دولت لیبرال در میان این اصول است. او به تأمل روی این نکته تأکید می‌کند که چه نوع اصلی برای توزیع خیرهای اساسی، مورد اتفاق کسانی قرار خواهد گرفت که از لحاظ اخلاقی در وضعیتی یکسان و دارای استعداد و تعقل هستند، ولی از نظریه خاص خیرشان و از آن دسته از توانمندیهای ذهنی و جسمانی که ممکن است در پیشبرد منافع گروه خاصی از انسانها نقش اساسی داشته باشد، غافل‌اند؛ برای نمونه، اگر تا حدی نوع‌دوست باشم ـ که به عقیده راولز هستم ـ و بدانم که از بهره هوشی بالایی برخوردارم، قهرا در انتخاب شیوه خاصی برای توزیع خیرهای اساسی از شیوه‌ای حمایت می‌کنم که برای دیگران نیز مثل خودم مجال بیشتری برای زندگی فراهم کند. L. Mackie, Can There Be a Rights Based Moral Theory?, Midwes Studies in Philosophy, 3, 1978, p.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code