دسته: فروردین و اردیبهشت 1398 – شماره 133

گفتاری پیرامون مبحث ابراء در نظام حقوقی ایران

نویسنده : فیاضی، روح‌اله ؛ (‎9 صفحه – از 65 تا 73 ) چکیده:اصطلاح‌فقهی‌و‌حقوقی‌ابراء،‌به‌مفهوم‌گذشت‌اختیاری‌داین‌از‌دین‌خود‌و‌نیز‌بررسی‌ماهیت‌و‌اوصاف‌آن،‌از‌دیرباز مورد‌توجه‌فقیهان‌اسلامی‌بوده‌و‌حقوق‌دانان‌هم‌بر‌ابعاد‌بحث،‌غنا‌و‌تنوع‌آن‌افزوده‌اند. مقاله‌حاضر‌نیز‌این‌مهم‌را‌بررسی‌و‌با‌مراجعه‌به‌متون‌فقهی‌معتبر‌عامه‌و‌خاصه‌و‌نقل‌و‌نقد‌آراء‌و‌نظرات‌حقوق‌دانان،به‌ویژه‌از‌طریق‌مطالعه‌تطبیقی‌در‌حقوق‌سایر‌کشورها،‌به‌صورت‌مستدل،‌پیرامون‌شرایط،‌طرق‌اثبات‌و‌آثار‌این‌عمل حقوقی‌به‌بحث‌پرداخته‌است.

بررسی تاثیر عسر و حرج در ضمان قهری عامل زیان در فقه و حقوق(قسمت اول)

نویسنده : رازینی، عباس ؛ (‎7 صفحه – از 58 تا 64 ) چکیده:قاعده‌نفی‌عسر‌و‌حرج‌ازجمله‌قواعد‌مهم‌فقهی‌است‌که‌فقهـا‌در‌موارد‌فراوانی‌به‌آن‌استناد‌کرده‌اند‌و‌به‌موجب آن،‌حکم‌به‌نفی‌تکالیف‌یا‌تعهداتی‌که‌مستلزم‌عسر‌و‌حرج‌برای‌مکلف‌یا‌متعهد‌است،‌داده‌اند.‌استناد‌به‌این‌قاعده،اختصاص‌به‌باب‌خاصی‌از‌ابواب‌فقه‌ندارد،‌بلکه‌در‌مباحث‌مختلف،‌اعم‌از‌عبادات،‌معاملات‌و‌ضمان‌قهری،‌مورد‌استناد فقها‌قرار‌گرفته‌است.‌حال‌باید‌دید‌در‌حقوق‌موضوعه،‌چه‌دیدگاهی‌در‌خصوص‌اعسار‌متعهد‌و‌تاثیر‌آن‌بر‌مسئولیت ناشی‌از‌ضمان‌قهری‌وجود‌دارد؟‌اما‌پرسش‌اصلی‌این‌است‌که‌دیدگاه‌حقوق‌موضوعه‌در‌خصوص‌تاثیر‌اعسار‌متعهد بر‌مسئولیت‌ناشی‌از‌ضمان‌قهری،‌چه‌تفاوتی‌با‌دیدگاه‌فقهی‌در‌این‌خصوص‌دارد؟‌این‌مقاله‌نشان‌می‌دهد،‌آنچه‌که در‌حقوق‌موضوعه‌ایران‌در‌خصوص‌تاثیر‌اعسار‌متعهد‌بر‌مسئولیت‌ناشی‌از‌ضمان‌قهری‌وجود‌دارد،‌با‌ماهیت‌قاعده نفی‌عسر‌و‌حرج‌در‌فقه‌متفاوت‌است؛‌چراکه‌مبنای‌آن،‌نه‌قاعده‌نفی‌عسروحرج،‌بلکه‌قاعده‌میسور‌است؛‌بنابراین،بررسی‌تاثیر‌قاعده‌نفی‌عسر‌و‌حرج‌در‌ضمان‌قهری‌از‌دیدگاه‌فقه‌و‌حقوق‌موضوعه،‌موضوعی‌است‌که‌در‌این‌مقاله‌به آن‌پرداخته‌خواهد‌شد.

ضایعات مربوط به شکستگی ستون فقرات و عوارض ناشی از آن از دیدگاه قانون مجازات اسلامی

نویسنده : دانش‌نیا، رضا ؛ مختاری، زهرا ؛ (‎6 صفحه – از 52 تا 57 ) چکیده:ستون‌فقرات‌انسانی‌را‌ستون‌استخوانی‌و‌انعطاف‌پذیر‌می‌دانند.‌باوجودآنکه‌قسمت‌های‌مختلف‌ستون‌فقرات‌یعنی گردن،‌پشت‌و‌کمر‌عملکردهای‌مشابه‌با‌یکدیگر‌دارند‌از‌جنبه‌آناتومیکال‌نیز‌تفاوت‌هایی‌دارند‌و‌بدین‌خاطر‌واکنش‌های متفاوتی‌را‌در‌قبال‌جراحات‌از‌خود‌نشان‌می‌دهند.‌سوال‌این‌است‌که‌آیا‌این‌تفاوت‌ها‌در‌نگاه‌مقنن‌نیز‌ظهور‌و‌بروز یافته‌است‌و‌در‌تعیین‌دیه‌شکستگی‌ستون‌فقرات‌به‌این‌عملکردهای‌متفاوت‌نیز‌اشاره‌شده‌است‌یا‌خیر؟در‌این‌مقاله‌با‌گریزی‌بر‌ساختمان‌ستون‌فقرات‌و‌عملکردهای‌آن،‌دیدگاه‌مقنن‌سابق‌و‌فعلی‌در‌این‌خصوص‌بررسی‌و نقاط‌ضعف‌و‌قوت‌هر‌یک‌تشریح‌می‌گردد.

بررسی رابطه رهبری با قوای سه‌گانه در قانون اساسی جمهوری‌اسلامی ایران با نگاهی به اصل تفکیک قوا

نویسنده : محمدی، شهرام ؛ (‎10 صفحه – از 42 تا 51 ) چکیده:‌اصل‌تفکیک‌قوا‌به‌منظور‌جلوگیری‌از‌فساد‌و‌استبداد‌و‌نیل‌به‌اهدافی‌همانند‌تقسیم‌کار،‌تخصصی‌نمودن‌امور‌و‌توجه‌ به‌مشورت‌بنا‌نهاده‌شده‌است.‌این‌اصل،‌اگرچه‌تاثیر‌بسزایی‌در‌تحدید‌قدرت‌داشته،‌اما‌به‌صورت‌کامل‌در‌این‌زمینه‌ موفق‌نبوده‌و‌بسته‌به‌نوع‌تفکیک‌قوای‌حاکم‌در‌هر‌یک‌از‌کشورها،‌باعث‌حاکمیت‌طبقه‌خاصی‌از‌نخبگان‌و‌احزاب‌ سیاسی‌شده‌و‌از‌سوی‌دیگر‌باعث‌شده‌فساد‌در‌بخش‌های‌گوناگون‌حکومتی‌منتشرگردد.‌قانون‌اساسی‌جمهوری‌ اسلامی‌ایران‌پس‌از‌اشاره‌به‌یکی‌از‌مهم‌ترین‌اصول‌خود‌یعنی‌اصل‌ولایت‌مطلقه‌فقیه،‌نقطه‌پیوند‌و‌اتصال‌قوای‌حاکم‌ در‌جمهوری‌اسلامی‌ایران‌را‌ولی‌فقیه‌و‌رهبری‌دانسته‌و‌اعمال‌حاکمیت‌قوای‌مزبور‌را‌تحت‌نظارت‌رهبری‌مشروع‌و‌ قانونی‌می‌داند. در‌این‌مقاله‌پرسش‌های‌زیر‌بررسی‌و‌پاسخ‌داده‌خواهد‌شد: ‌-1چگونه‌رهبری‌در‌قانون‌اساسی‌جمهوری‌اسلامی‌ایران‌نظارت‌خود‌را‌بر‌هر‌یک‌از‌قوای‌سه‌گانه‌اعمال‌می‌کند؟ ‌-۲آیا‌نوع‌تفکیک‌قوای‌حاکم‌در‌جمهوری‌اسلامی‌ایران‌می‌تواند‌اهداف‌این‌اصل‌را‌محقق‌نماید؟

تاملی بر تبصره ماده‌ی 135 قانون مجازات اسلامی 92 (با تاکید بر اصل تناسب بین جرم و مجازات)

نویسنده : مصطفی‌پور، مسعود ؛ حبیبی ‌تبار، محمود ؛ (‎10 صفحه – از 32 تا 41 ) چکیده:امروزه‌اصل‌«تناسب‌بین‌جرم‌و‌مجازات»،‌یکی‌از‌مهم‌ترین‌اصول‌پذیرفته‌شده‌حقوق‌کیفری‌محسوب‌می‌شود،به‌گونه‌ای‌که‌نادیده‌انگاشتن‌آن‌منطق‌حقوقی‌حاکم‌بر‌قوانین‌جزایی‌را‌زیر‌سوال‌خواهد‌برد.‌درواقع‌اصل‌ «تناسب‌بین جرم‌و‌مجازات»،‌تضمین‌کننده‌اجرای‌عدالت‌است،‌بدین‌معنی‌که‌به‌تناسب‌خفیف‌یا‌شدید‌بودن‌جرم‌ارتکابی،‌میزان مجازات‌نیز‌خفیف‌یا‌شدید‌می‌گردد. هرچند‌عدالت‌نیز‌مقتضی‌آن‌است‌که‌جرم‌و‌مجازات‌با‌یکدیگر‌متناسب‌باشند،‌اما‌از‌منظر‌حقوقی‌آنچه‌که‌وجود چنین‌اصلی‌را‌لازم‌می‌شمارد،‌ویژگی‌«بازدارندگی‌حاشیه‌ای»‌آن‌است.‌درواقع‌اگر‌تناسبی‌بین‌جرم‌و‌مجازات‌وجود نداشته‌باشد،‌مجرم‌هیچ‌گونه‌دلیلی‌برای‌عدم‌ارتکاب‌جرائم‌شدید‌نخواهد‌داشت.‌این‌در‌حالی‌است‌که‌ظاهرا‌تبصره ماده‌ی‌135‌قانون‌مجازات‌اسلامی‌۹۲‌با‌نادیده‌انگاشتن‌نقش‌بازدارندگی‌حاشیه‌ای‌این‌اصل،‌خود‌عاملی‌در‌افزایش آمار‌جنایی‌است،‌حال‌آنکه‌وظیفه‌قانون‌پاسداری‌از‌جامعه‌در‌مقابل‌ارتکاب‌جرائم‌می‌باشد‌نه‌آنکه‌خود‌باعث‌افزایش میزان‌جرایم‌در‌سطح‌جامعه‌گردد.

تبلور منفعت عمومی در رویه‌ی قضایی دیوان عدالت اداری، نگرشی در گستره‌ی حقوق تامین اجتماعی

نویسنده : ادریسیان، محمدرضا ؛ رضایی، علی ؛ (‎11 صفحه – از 21 تا 31 ) چکیده:مباحث‌و‌مقوله‌های‌در‌پیوند‌با‌حقوق‌مربوط‌به‌تامین‌اجتماعی‌از‌دیرباز‌در‌زمره‌ی‌امور‌پرکاربردی‌بوده‌است‌که‌بسیاری‌از مردم‌پیشینه‌ی‌رویارویی‌و‌تلاقی‌با‌آنها‌را‌در‌زندگی‌خویش‌دارند.‌اموری‌چون‌بیمه‌درمانی،‌بازنشستگی‌و‌بسیاری‌دیگر‌در‌این گستره،‌جای‌می‌گیرند.‌به‌موازات‌این‌منزلت‌و‌جایگاه‌رفیع،‌پاسداشت‌و‌مراعات‌آن،‌نیازمند‌ملاحظاتی‌قابل‌توجه‌و‌درخور‌است. در‌حقوق‌اداری‌ایران،‌دیوان‌عدالت‌اداری‌همواره‌در‌مقام‌این‌حمایت‌بوده‌است.‌بسیاری‌از‌این‌پشتیبانی‌ها‌از‌مجرای‌پاسداری‌از ارزش‌هایی‌چون‌منفعت‌عمومی،‌گذر‌می‌کند.‌در‌این‌راستا‌نگاهی‌به‌کارکرد‌نهاد‌مزبور،‌از‌مجرای‌رویّه‌ی‌قضایی‌که‌به‌عنوان‌یکی از‌منابع‌حقوق‌قابل‌تردید‌نیست،‌مبیّن‌این‌اندیشه‌است. سازمان‌تامین‌اجتماعی‌نهادی‌عمومی‌و‌درعین‌حال‌غیردولتی‌است‌که‌به‌لحاظ‌تماس‌و‌اصطکاک‌فراوان‌با‌حقوق‌مردم،‌پرونده‌های متعدد‌و‌بی‌شماری‌را‌در‌دیوان‌عدالت‌اداری‌فراروی‌خویش‌نظاره‌کرده‌است.‌از‌آن‌سوی،‌دیوان‌عدالت‌اداری‌در‌اعمال‌جهات نظارت‌قضایی‌در‌دعاوی‌تامین‌اجتماعی،‌علاوه‌بر‌اصول‌عام‌نظارت‌قضایی،‌ملاحظات‌دیگری‌علی‌الخصوص‌وضعیت‌های‌اجتماعی و‌اقتصادی‌را‌نیز‌در‌نظر‌می‌گیرد‌که‌بحث‌از‌آن‌حائز‌ضرورت‌است.‌علاوه‌بر‌این،‌موضوع‌دیگری‌که‌ذکر‌آن‌واجد‌ارزش‌است،ساختار‌خاصی‌است‌که‌دیوان‌عدالت‌در‌رسیدگی‌به‌این‌گونه‌پرونده‌ها‌دارد.‌اقبال‌بلند‌آنکه‌قانون‌دیوان‌عدالت‌اداری‌مصوب ‌13۹۲تا‌حدود‌قابل‌توجهی‌در‌جهت‌گسترش‌دامنه‌ی‌صلاحیتی‌دیوان‌برآمده‌است‌که‌رافع‌برخی‌ایرادات‌قانون‌سابق‌و‌اسبق بود.‌لیکن‌برخی‌ابهامات‌در‌متن‌قانون،‌ممکن‌است‌غباری‌بر‌شفافیت‌و‌نیل‌به‌استقرار‌هرچه‌بیشتر‌حمایت‌از‌«منفعت‌عمومی» و‌عدالت‌اجتماعی‌باشد.‌همه‌ی‌این‌موارد‌ضرورت‌انجام‌چنین‌پژوهشی‌را‌روشن‌تر‌می‌سازد.

کودکی، عامل رافع مسئولیت کیفری، در نظام‌های کیفری ایران و انگلستان(قسمت اول)

نویسنده : اعتمادی، امیر ؛ (‎10 صفحه – از 11 تا 20 ) چکیده:وضعیت‌جسمانی‌و‌روانی‌کودکان‌به‌گونه‌ای‌است‌که‌برخورد‌با‌آنها‌نباید‌همانند‌بزرگ‌سالان‌باشد،‌چراکه‌آنها‌غالبا‌قادر به‌تشخیص‌خوب‌از‌بد‌نیستند.‌بر‌این‌مبنا،‌کودکی‌به‌عنوان‌یکی‌از‌عوامل‌رافع‌مسئولیت‌کیفری‌در‌نظام‌های‌کیفری ایران‌و‌انگلستان‌پذیرفته‌شده‌است.‌بااین‌وجود،‌وضعیت‌این‌دو‌نظام‌کیفری‌یکسان‌نمی‌باشد‌و‌مقررات‌متفاوتی‌را از‌حیث‌سن‌مسئولیت‌کیفری‌و‌واکنش‌در‌مقابل‌کودکان‌خطاکار‌پذیرفته‌اند،‌به‌نحوی‌که‌بررسی‌رویکرد‌آنها‌نشان می‌دهد‌که‌مقررات‌مربوط‌به‌کودکی‌در‌حقوق‌ایران‌و‌به‌طور‌خاص‌قانون‌مجازات‌اسلامی‌،13۹۲‌دارای‌برخی‌اشکالات هستند‌که‌از‌آن‌جمله‌می‌توان‌به‌توجه‌نکردن‌کافی‌به‌رشد‌عقلی‌و‌تاکید‌بدون‌مبنا‌بر‌صرف‌رشد‌جسمانی،‌یا بلوغ،‌اشاره‌کرد.‌این‌در‌حالی‌است‌که‌برای‌احراز‌مسئولیت‌کیفری،‌توجه‌به‌هر‌دو‌عامل‌رشد‌جسمانی‌و‌رشد‌عقلی ضروری‌است.‌بر‌این‌اساس،‌مقاله‌حاضر‌درصدد‌آن‌است‌که‌از‌رهگذر‌بررسی‌تطبیقی‌کودکی‌در‌حقوق‌کیفری‌ایران‌و انگلستان،‌راهکارهایی،‌از‌قبیل‌پذیرش‌رشد‌جزایی‌و‌تعیین‌سن‌واحدی‌برای‌مسئولیت‌کیفری‌را‌به‌قانون‌گذار‌ایرانی پیشنهاد‌کند.