واژه شناسی جهت اعمال حقوقی
نویسنده : ره پیک، حسن ؛
(9 صفحه – از 66 تا 74 )
خلاصه ماشینی: “حقوق رومی-ژرمنی از آنجا که کشورهای مهم پیرو این نظام حقوقی”نظریه جهت”(انگیزه شخصی)را به دنبال”نظریه علت(نوعی)”مطرح کردهاند، لذا در این کشورها واژه”علت یا سبب” 2 گاهی در مورد نظریه جهت نیز استعمال شده است 3 (تفکیک دو نظریه، به دلیل اختلاف مفاد آنهاست و ممکن است به اعتبار تحول نظریه قدیمی، آن دو را به عنوان یک نظریه تلقی نمود). در این نظام حقوقی نیز در موارد خاصی”سبب محرک” 30 به عنوان جهت استعمال شده است. اما نظریه جهت در حقوق اسلام کاملا مورد توجه بوده و الفاظ خاصی نیز در این مورد در نوشتههای حقوقدانان اسلامی رایج گشته است. اما در میان کلمات مورد استعمال میتوان از دو تعبیر”غایت” 38 و” جهت” 39 نام برد که بیشترین استفاده را در لسان فقها برای ادای این مقصود داشته است. در قانون مدنی واژه جهت به عنوان اصطلاح اصلی و مهم این بحث شناخته میشود اما در برخی موارد الفاظ دیگر نیز برای این منظور به کار رفته است. نتیجهگیری با توجه به مطالب فوق مشخص میگردد که: 1-در نظامهای حقوقی مورد بررسی، الفاظ و اصطلاحات مختلفی برای اشاره به نظریه جهت به کار رفته است که در هر نظام، اصطلاح و واژه مشهور و متداولتری وجود دارد. 3-قانون مدنی در بحث لفظی(صرف نظر از تحلیل مفاد نظریه جهت)از تعابیر کتب فقهی تبعیت نموده است زیرا اولا: از اصطلاح شایع و متداول در کتب فقهی استفاده کرده است و ثانیا: الفاظ مترادف و مورد استعمال در حقوق خارجی را نمیتوان به طور دقیق به عنوان جهت ترجمه نمود.”
آخرین دیدگاهها