داوری در طلاق/ قسمت اول

نویسنده : دیانی، عبدالرسول ؛

(‎4 صفحه – از 12 تا 15 )


خلاصه ماشینی: “معمولا زوجین در تب و تاب ناشی از رویه عملی دادگاه‌های ما این است که در طلاق به‌ خواسته مرد،ارجاع به‌ داوری صرفا در حد یک‌ مداخله صوری تلقی‌ گردیده و در صورتی که‌ زوج مصر به طلاق باشد، نظر داوران مورد توجه قرار نگرفته و الزامی برای قاضی‌ به وجود نمی‌آورد برانگیخته شدن احساسات خود غافل از توجه به عواقب و تبعات منفی انحلال رابطه‌ زناشویی خود در روابط شخصی و همچنین‌ روابط فرزندانشان می‌شوند. در اینجا سئوال دیگری که مطرح می‌شود این است که نقش دادگاه در طلاقی که بنا به‌ اراده مرد صورت می‌گیرد،چیست؟آیا این‌ نقش بی‌رنگ نشده است؟اگر این طور باشد قضات محترم دادگاه خانواده باید از خود بپرسند چه لزومی دارد در امری که اساسا آخذ بالساق-که شوهر باشد-حرف اول و یکی از پیش شرطهایی‌ که قانونگذار شرعی‌ برای تحقق طلاق معین‌ نموده و البته مورد پذیرش قانونگذار عرفی‌ نیز واقع گردیده،ارجاع‌ امر به داوری می‌باشد آخر را می‌زند،مداخله کنند؟چه دلیلی‌ وجود دارد که در تأسیسی که اساسا از تأسیسات حقوق خصوصی و تابع روابط فیمابین است،خود را درگیر کنند؟ در کنار این سئوالات،سئوال دیگری نیز وجود دارد که آیا می‌توان قلمرو عدم امکان‌ سوءاستفاده از حق را به مورد استفاده شوهر از حق طلاق همسر خود سرایت داد و به‌ قاضی این امکان را داد که در صورت سوء استفاده شوهر از این حق،مانع تحقق طلاق‌ شود؟ پاسخ این سئوالات دشوار است؛زیرا از طرفی نمی‌توان فارغ از شرایط جهانی و نهضت‌های فمینیستی،نص ماده(1133)ق.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code