شکنجه در دوره صفویه در دستگاه قضایی
نویسنده : یوسفی، فرهاد ؛
(5 صفحه – از 79 تا 83 )
خلاصه ماشینی: “یعنی این قاضی بود که دستور شکنجه متهم را صادر میکرد و با علم و اطلاع محکمه شکنجه شروع میشد این یک فرق اساسی با شکنجههای غیر قانونی این زمانه محسوب میشد که مأمورین در خلوت و به دور از چشم قاضی عمل میکنند؛در حالی که در قدیم،نهادی به نام شکنجهخانه وجود داشته که خودش دارای رئیس و چند کارمند بوده و با حساب و کتاب کار میکردند. در آن زمان که هر کسی ممکن بود یک شمشیر در دست گیرد و در گردنهای بنشیند و قافله یا کاروانی را بکشد و اموال را به غارت ببرد،یا طایفه دزدان،شب هنگام به روستایی حمله کنند و همه چیز را به آتش بکشند یا شخصی قلدری در منطقهای اخاذی کند و بعد گیر بیافتد؛اعمال شکنجه ترسناک و هولانگیز در حق او آیا باعث ترس همه دزدان و راهزنان دیگر که به این گونه اعمال مبادرت میکردند،میشد یا خیر؟یا مثلا حاکمی از سوی پادشاه برای فلان ولایت تعیین شده،پس از مدتی دست به شورش بزند و مالیات ندهد و یا به نام خود سکه ضرب کند و به علما بگوید خطبه به نام او بخوانند و لشکر خود را مجزا نماید و پادشاه برخورد مناسب با او نمینمود،حکام دیگر ولایتها چه میگردند؟بنابراین،میتوان گفت که اعمال شکنجههای وحشیانه در جرایم سیاسی و نیز در جنایات بزرگ منطقی بوده است.”
آخرین دیدگاهها