میانجیگری بین مرتکب و بزه دیده: مدل «دی واگ» در کولونی (آلمان)
نویسنده : دوت ج . هرز ؛ مترجم : کاشفی اسماعیل زاده، حسن ؛
(18 صفحه – از 87 تا 104 )
خلاصه ماشینی: “اهمیت و توجه به برنامههای میانجیگری از یکسو به دلیل سود و فایده برای بزهدیده(رجوع کنید به علم بزهدیدهشناسی،خانههای مربوط به زنان مضروب،مراکز بزهدیدگان تجاوزات)و از سوی دیگر به دلیل حمایت برخی از عاملین و سیاستگران-که ادعا میکردند به اندازه کافی برای جوانان بزهکار فعالیت شده و زمان آن فرارسیده است که علیه آنان شدت عمل بیشتری نشان داده شود-توسعه و بسط یافته است. آنچه که واجد اهمیت است تدارک امکان گفتگو و صحبت کردن برای طرفین در مورد احساسات،مشکلات و رفتارهایی که در مقابل مرتکب احساس میکنند میباشد و از این طریق به اطلاعات و درک وضعیت متقابلشان نایل میگردند. 6-چگونه اهداف میتوانند محقق شوند؟ آیا مرتکب میتواند از طریق میانجیگری مسؤولیت خود را برعهده بگیرد؟صغیر ضمن ملاقات با بزهدیده و استماع مشکلات و نگرانی وی شروع به دیدن وضعیتی که به راه انداخته است میکند. پرونده به واگ ارجاع شد در جریان جلسه میانجیگری-که پس از رضایت دو پسر به شرکت در آن صورت گرفت-مرتکب بیان داشت که زیاندیده و به واسطه رفتار بزهدیده در هنگام سوار شدن به اتوبوس مسخره شده است. علاوهبر این باتوجه به تحقیق انجام شده در آلمان باید توجه داشت که بزهدیدگان غالبا به همان محیط،گروه سنی و همسایگی مرتکبین تعلق دارند و لذا بسیار حایز اهمیت است که با یکدیگر تفاهم و توافق داشته باشند. در 90% موارد ارجاعی به واگ،دو طرف به همکاری رضایت دارند و نیز در 80% موارد،میانجیگری براساس توافق بین مرتکب و بزهدیده صورت میگیرد و جبران خسارت انجام میشود.”
آخرین دیدگاهها