چرا میزان جرایم در دهه 1980 در فرانسه کاهش یافته است

مترجم : کردعلیوند، روح الدین ؛ جاویدزاده، حمید رضا(علی اوسط) ؛

(‎32 صفحه – از 81 تا 112 )


خلاصه ماشینی: “نرخ جوانان کمتر از 15 سال در فرانسه:تغییرات پیش‌بینی شده در فاصله‌ افزایش و رشد بزهکاری در دههء 1990،نمی‌تواند روابط بین جمعیت و بزهکاری‌ را به طور کلی مخدوش سازد چرا که جمعیت تنها یکی از متغیرهایی است که می‌تواند در میزان جرایم تأثیر داشته باشد و هرچند در شرایط کنونی ویژگیهای جمعیتی‌ نمی‌تواند جمعیت نمی‌تواند پدیده کاهش را به تنهایی توجیه و تبیین نماید ولی حداقل‌ می‌تواند شرایط مساعد برای کاهش بزهکاری را فراهم نماید. دراین‌ قسمت این دو جنبه را مورد بررسی قرار می‌دهیم تا روشن شود که آیا دراین دو جنبه‌ از سیاست جنایی آن چنان تغییر و تحولاتی ایجاد شده است که کاهش میزان جرایم در دهه 1980 در کشورهای غربی با این تغییرات قابل توجیه و تبیین باشد یا خیر؟ در کشورهای غربی با این تغییرات قابل توجیه و تبیین باشد یا خیر؟1-سیستم عدالت کیفریالف-نرخ جرایم کشف‌شده(بزهکاری ظاهری) هرگاه پلیس بتواند کسی را مورد شناسایی قرار دهد و یا حداقل او را مظنون‌ بشناسد به گونه‌ای که بتواند تحت شرایطی،در صورتجلسه‌ای که به دادگاه می‌فرستداو را متهم به ارتکاب جرمی کند،به اصطلاح گفته می‌شود که جرم کشف شده است نرخ‌ متوسط جرائم کشف‌شده کمتر از< ocr >می‌باشد که خیلی اندک به نظر می‌رسد. نظریه موقعیتها به سه پرسش زیر پاسخ می‌دهد: 1-چرا«جرایم علیه اموال»بخش زیادی از آمارهای جنایی را به خود اختصاص‌ داده است؟ 2-علت افزایش«جرایم علیه اموال»در فاصلهء سال‌های 1980-1960 چه‌ بوده است؟ 3-چرا میزان«جرایم علیه اموال»در فاصلهء 1988 تا 1984 کاهش پیدا کرده است؟ بر اساس تئوری موقعیتها،هرگونه تغییر و دگرگونی اجتماعی-اقتصادی که‌ شرایط مادی مناسب و مساعد برای ارتکاب جرم افزایش دهد،سبب افزایش میزان‌ جرایم علیه اموال می‌شود.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code