آیا راه دیگری هم هست


نویسنده : امامی رضوی، کاظم؛

(‎5 صفحه – از 10 تا 14 )


خلاصه ماشینی: “روزی که از بیمارستان خارج شده فهمیدم‌ شوهرم یعنی تنها نان‌آور خانواده زندانی است‌ و محلی جز کار او برای اعاشه و زندگی نداریم‌ یکسره بحضور آقای بازپرس رفتم و نوشتم که: باعث عصبانیت شوهرم خود من بودم و شکایتی از او ندارم تقاضا دارم او را آزاد فرمائید که‌ من و طفلم بی‌سرپرست مانده‌ایم!آقای بازپرس‌ بزرگواری نمود و عریضه بنده«ناقابل»را به‌ پرونده سنجاق کرد و قرار تامین شوهرم را تغییر و تخفیف داده و موکول به معرفی ضامن کرد!چند روز اینطرف و آنطرف تلاش کردم و پول کمی از محلی قرض نمودم و آنرا به عباس آقا قصاب محل‌ دادم تا قبول کرد زا شوهرم ضمانت کند اما امروز که عباس آقا را نزد آقای بازپرس بردم گفت‌ باید سند مالکیت بیاورد!عباس آقا دکان قصابی‌ را از دیگری اجاره کرده ما مالک زمین و بنائی‌ نیست که سند مالکیت داشته باشد!! آیا فقط پدرها و شوهرهائی که‌ دستشان از اسناد مالکیت کوتاه است باید در حبس بمانند!؟آقای بازپرس که گرفتار چندین‌ پرونده و دهها مراجعه‌کنندهء دیگر بود مثل‌ اینکه از سماجت من ناراضی بود گفت بخاطر رضایت تو بود که تامین وثیقه ده هزار تومانی‌ شوهرت را مبدل به کفیل در برابر هزار تومان‌ کرده‌ام و توضیح داد که چون پزشک قانونی مدت‌ معالجه صدمه وارده بتو را یک ماه تعین کرده‌ است و جرم جنبه عمومی پیدا کرده نه من، هیچ بازپرسی قادر نیست چنین متهمی را بدون‌ سپردن تامین رها کند و کفیلی هم که معرفی‌ میشود باید دارای سند مالکیت باشد تا اعتبار او محرز شود!!”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code