روانکاوی جنائی

(‎3 صفحه – از 9 تا 11 )

خلاصه ماشینی: “اگر با نظر دقیق‌تری بمسئله توجه کنیم و بخواهیم حتی از روی اطلاعات غیرکافی و ناچیزی‌که‌ روزنامه‌ها منتشر کرده‌اند-شخصیت«متهم»را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم متوجه‌ میشویم که علاوه بر جنبه آشکار قضیه که انتقام گرفتن«متهم»بخاطر تجاوزاتی است که‌ از طرف سایرین نسبت باو بعمل آمده،مسائل دیگری نیز مطرح است که در نظر اول بچشم‌ نمیخورد. این«صدها دختر»که بیچاره شده‌اند،در واقع خود متهم‌ است که بسبب اینکه مورد تجاوزات مکرر قرار گرفته خود را مانند دخترها و با آنها«یکی‌ میداند»،و«صدها»اشاره باین داد که«بارها»وجدانش را لکه‌دار کرده‌اند!معنای واقعی‌ جمله بعد متهم هم که میگوید:«مقصر اصلی بدبختی آن دخترها من و کسانی هستیم که آنها را به‌ بدبختی کشانده‌ایم»اینست که مقصر اصلی این قتل و جنایت،علاوه بر متهم(که خود را نیز مسئول‌ تجاوزاتی میداند که نسبت باو انجام شده)کسانی هستند که او را اغفال میکرده‌اند!.”