طلا در کشورهای اسلامی از قرن اول تا قرن پنجم (هفتم تا یازدهم میلادی) مبانی پولی یک قدرت اقتصادی
(39 صفحه – از 177 تا 215 )
خلاصه ماشینی: “بسم الله الرحمن الرحیم طلا در کشورهای اسلامی ار قرن اول تا قرن پنجم(هفتم تا یازدهم میلادی) مبانی پولی یک قدرت اقتصادی ترجمه و تحریر* حی بن یقظان فتوحات مسلمانان در قرون اول و دوم هجری(هفتم و هشتم) تنها یک امپراطوری وسیع باگستردهای ما بین اقیانوس هند و اقیانوس اطلس پدید نیاورد،بلکه از تمامی نواحی مفتوحهء وابسته به مراکز گوناگون اقتصادی،یعنی شرق ساسانی و امپراطوری بیزانس(بوزنطیه)و غرب بربر (کشورهای غربی به استثنای یونان و روم)یک قلمرو اقتصادی جدید، یعنی دنیای اسلامی را ایجاد کرد،که حتی پس از تجزیهء نظام خلافت- همانند یونان پس از تجزیهء امپراطوری اسکندر-به حیات خود ادامه داد. از پایان قرن هشتم(قرن دوم هجری)ذخائر طلای بیزانس تجدید گردید و در قرون نهم،دهم و یازدهم میلادی(سوم،چهارم،پنجم هجری)میزان ذخائر آن بنحو قابل ملاحظهای افزایش یافت و سبب افزایش عیار نومیسما و تغییر جهت قیمتها و فعال شدن تجارت و صنایع شد،این واقعه را چگونه میتوان تبیین کرد؟آیا علت این واقعه بازگشت طلای غیر فعال به حوزه پولی و یا رسیدن طلای مسکوک به مراکز بازرگانی دیگر غیر از بازارهای مسلمانان و یا هر دو اینها بود؟ و یا دقیقتر بگوئیم فرایند با یکی از آنها آغاز شد و دیگری دنبالهء آن را گرفت؟بحرانی که دنیای مسحیت در طی سالهای 627 تا 248 میلادی بر اثر مخالفت با تصویرپردازی و مجسمه سازی با آن مواجه شد منتج به این نتیجه گردید که قسمت عمدهء ثروتهای برهم انباشتهء کلیساها و صومعههای بیزانسی به جریان افتد و بیزانس هم با همان فرایندی روبرو شود که دنیای اسلامی در همان ایام شاهد آن بود.
آخرین دیدگاهها