مقدمه ای بر حق شرط در معاهده های چندجانبه
نویسنده : Imbert، Pierre henri؛ مترجم : هنجنی، سید علی؛
(18 صفحه – از 165 تا 182)
خلاصه ماشینی: “در عمل، نمونههای بسیاری از این نوع اعلامیهها دیده شده است؛ بویژه اعلامیههایی که به موجب آن، بعضی دولتها مفاد مادهای را قبول نکردهاند و مثلا گفتهاند که معاهده به طور خودبهخود، بر سرزمینهای استعماری قابل اجرا نیست (چنین حق شرطی، نخستینبار نسبت به ماده 12 کنوانسیون منع کشتار جمعی اعمال شد). چنین اعلامیههایی به یکی از عناصر اساسی بنا بر آنچه گفته شد، میتوان تعریفی از حق شرط به دست داد که با آنچه در ماده 2 کنوانسیون وین آمده، متفاوت باشد و هر نوع ابهامی را برطرف کند: حق شرط عبارت است از یک اعلامیه یکجانبه به هر نام یا عنوان که از سوی یک دولت، به هنگام امضا، تصویب، قبولی یا تأیید یک معاهده یا الحاق به آن یا هنگامی که دولتی یادداشتی مبنی بر جانشینی در معاهده صادر میکند یا در هر زمان دیگری که در معاهده پیشبینی شده است، ظاهر میشود و به موجب آن، دولت مزبور، قصد خود مبنی بر محدود کردن یا کاهش محتوا یا دامنه تعهدهای ناشی از معاهده را درباره خود اعلام میکند. 2. در پرتو مذاکراتی که بدان اشاره شد، کمیته وزیران با استناد به جنبه آیینی محض تودیع هفت سند تصویب شده، معتقد بود که دبیر کل باید اقدامی با اثر قطعی در تاریخ 19 دسامبر 1975 نسبت به ثبت آن اسناد نموده و آنها را از نماینده ترکیه به موجب نامه مورخ همان روز تحویل گیرد و به دول عضو نیز ابلاغ کند، مضافا این که مسأله ثبت، هیچ اثری در اعتبار یافتن حق شرط نمیگذارد و چنین اقدامی به هیچ وجه تأثیری در موضع دولت جمهوری قبرس نزد کمیته وزرای شورای اروپا ندارد (V.”
آخرین دیدگاهها