دیون منفور
مترجم : فیوضی، رضا ؛
(24 صفحه – از 123 تا 146 )
خلاصه ماشینی: هردوی آنها غالبا موفق شدهاند در مورد دیون منفوره،یا لااقل در آنچه مربوط به دیون ایجاد شده بین اروپاییان برای عملیات جنگی است،اصلẓtobula rasaẒرا اعمال کنند؛یعنی اصل رد و نفی هرگونه دکترین مستقر در رابطه با اینگونه دکترین شوروی در امر دیون منفور و در مخالفت با امکان هرگونه انتقال این دیون به کشور و یا دولت جانشین،بلافاصله در اولین سالهای پیروزی مارکسیسم-لنینیسم مشخص گردید. ولی هدف و منظور ژز این بود که بین دیونی که برای احتیاجات ارائهء خدمات عمومی تعهد شده و باید به دولت جانشین منتقل گردند و دیون رژیم که منفوره است و غیرقابل انتقال به دولت جانشین،وجه تمایز و تشخیصی وجود داشته باشد. برای نظر مخالف مراجعه شود به: Charles Rousseau:Droit International public tome III,PARIS,Sirey 1977. اگر به تألیفات حقوقی قرن گذشته مراجعه شود ملاحظه میگردد که از نظر ذکر سوابق ناظر به دیون جنگی،بسیار غنی هستند و نظر عامهء مؤلفان بر این است که دیونی که کشور سابق به منظور تأمین هزینههای جنگی تعهد کرده است،قابل انتقال به کشور لاحق نیستند؛زیرا قابل تصور نبود ملتی که با مقاومت پیروزمندانه از یوغ تسلط و حاکمیت سیاسی کشور و یا رژیم دیگری آزاد شده است،نسبت به دیونی متعهد باشد که از طرف کشور سابق به منظور ادامهء تسلط و جنگ با او بوجود آمدهاند. بهمین ترتیب مسئلهء دیون منفور در حقوق بین المللی معاصر،در رابطه با مشروعیت توسط به جنگ نیز مطرح میگردد،به این معنا که دیونی که از طرف یک کشور به منظور آغاز یک جنگ تهاجمی تعهد شدهاند،آشکارا از جمله دیون منفور هستند.
آخرین دیدگاهها