بررسی جایگاه نظریه لزوم در قرارداد داوری در حقوق ایران

نویسنده : احمدوند، خلیل الله ؛ احمدیانی، مجید ؛

(‎8 صفحه – از 37 تا 44 )


چکیده:
بعد از شناسایی عقد بعنوان یک توافق صحیح، اصل بر پایبندی طرفین به بقای آن است. بنابراین جایز بودن عقد و امکان برهم زدن آن امری استثنایی و نیازمند وجود دلیل است. اصل مزبور در آثار قراردادها به طور کلی، جای دارد و دارای اجزایی است که ماهیت اصل لزوم و مفهوم عکس آن یعنی جایز بودن عقد را تعیین میکند که علیرغم آزادی اراده طرفین در ایجاد تغیر برخی از آثار این اصل مانند اسقاط حق عزل وکیل از طریق درج شرط وکالت ضمن عقد لازم دیگر، آنان هیچگاه توانایی تغیر ماهیت اصل مزبور را ندارند و صرف نظر از اینکه جایز بودن عقد منصرف از عقود غیر معین است، از مقررات مربوطه چنین برداشت می شود که اصل لزوم هم بر قرارداد رجوع به داور و هم به قرارداد داوری یعنی توافق با داور یا داوران، حاکم است و لکن حکمت انحلال قرارداد اخیر با فوت یا حجر یکی از طرفین دعوا که از ویژگیهای عقود جایز بوده ناشی از ماهیت این توافق است که مفهوم نیابتی بودن این عقد را به ذهن متبادر می کند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code