الحاق یا عدم الحاق به کنوانسیون رفع تبعیض از زنان

نویسنده : رییسی، م ؛

(‎39 صفحه – از 44 تا 82 )


چکیده:
سرنوشت زنان بعنوان نیمی از جمعیت روی زمین در تاریخ تمدن بشری دستخوش حوادث و تحولات مختلفی بوده است. زیرا نوع نگرش جوامع، اساس شیوه‌های رفتار با او را ترسیم می‌ کرده است. بر این اساس، زن گاه مورد تقدیس و بعنوان منشأ تولید و تکثیر نسل از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده، و گاه بدلایل مختلف مثل انعطاف روانی و ضعف نسبی جسمانی مورد تهاجم، تطمیع و تهدید قرار می‌گرفته است.در اروپای بعد از رنسانس به موازات دیگر تحولات، در زمینه مسائل زنان که از هر گونه مزایای حیثیتی و مالی محروم بودند کم‌کم دغدغه‌هایی ایجاد شد و به حمایت از حقوق زنان و به رسمیت شناختن آنان در محافل جمعی، و استرداد حقوق مالی و غیر مالی آنان نظریاتی عرضه شد، و کم‌کم مدافعاتی صورت پذیرفت که زمینه را برای ایجاد یک سلسله معاهدات بین المللی فراهم می‌ساخت. این تحولات همه به سود زنان نبود؛ از بعضی مشکلات کاست و بر بعضی دیگر افزود؛ اما موجب گردید که دولتها در شیوه‌های قانونگذاری درباره زنان تجدید نظرهایی صورت دهند یا معاهداتی را در عرصه بین‌المللی پذیرا شوند.کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان موضوعی است که به جهات مذکور امروزه مورد تأکید و توجه سازمانهای بین‌المللی قرار گرفته و بحث الحاق و عدم الحاق بدان یک موضوع عمده در سطح جهان شده است. در این مقاله این موضوع از ابعاد مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفته خصوصا در عدم انطباق برخی موارد کنوانسیون با قوانین اساسی و مدنی جمهوری اسلامی ایران سخن رفته است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code