تجلی آزادی در تاریخ (تحلیل دیالکتیکی مفهوم حق)

نویسنده : باقری، سعید ؛

(‎34 صفحه – از 33 تا 66 )


چکیده:
«حق عبارتست از تجلی آزادی در تاریخ». این سخن یکی از صورت بندیهای مفهوم «حق» نزد هگل است. این سخن دقیقا به چه معناست؟ آیا هیچ معنای قابل اعتنایی در پس این سخن نهفته است؟ برای آنکه به پاسخ این سوال برسیم باید فلسفه حقیقتا دشوار هگل را مورد مطالعه قرار دهیم. خوشبختانه هگل پژوهش خاصی راجع به مفهوم حق دارد. اندیشه های او درباره مفهوم و سرشت حق در کتاب مشهور او «[عناصر] فلسفه حق» منتشر شده است. فلسفه حق هگل جزئی از فلسفه عمومی اوست و ارتباط ارگانیکی با آن دارد. هگل بر آنست که هستی و کل واقعیت یک روند خودپروری است. در این روند «مطلق» به خود می اندیشد و در یک پروسه دیالکتیک خود را بسط می دهد. تاریخ بستر و حیز بسط و صیرورت ذهن (یا مطلق) است. نخست مطلق یک ایده است به روشی سوبژکتیو (مرحله منطق)، سپس مطلق در طبیعت عینیت می یابد و نهایتا در ذهن به خود رجعت می کند و ذهن و عین به یگانگی دست می یابند. حق محصول روند خودشکوفایی ذهن در تاریخ است. در فلسفه هگل، حق محصول ضروری ذهن یا عقل کلی است نه آنکه نهادی باشد برساخته برخی اشخاص و برای رسیدن به غایاتی جزئی؛ و درست به همین دلیل که حق برای برآورده کردن خواسته و انگیزه های جزئی ایجاد نشده است، می توان گفت که کاملا آزادانه (آزاد و فارغ از خواسته های جزئی و فردی خودخواهانه و نادرست) تولید شده است. بنابراین هگل معتقد است که حق تجلی آزادی در تاریخ است

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code