نقش دستگاه قضایی در امور شوراها و نقش شوراها در امور قضایی

نویسنده : خانجانی موقر، حسن ؛

(‎6 صفحه – از 42 تا 47 )


خلاصه ماشینی: “نکته‌ی مورد بحث این است که تمام موارد مذکور در فوق روال اداری موضوع است و اگر علی‌رغم تمام رسیدگی‌ها شخص در هیأت اجرایی و نظارت رد صلاحیت شود،چه باید بکند؟ آنچه مسلم است اینکه دیوان عدالت اداری مرجع رسیدگی به شکایات مردم از اقدامات و عملیات دولتی و اداری است ؛ بنابراین اقدامات هیأت‌های مزبور نیز به نحوی عمل اداری محسوب می شود و قابل شکایت در دیوان خواهد بود. س در حالی که موضوع صلاحیت دیوان،در اینجا به شدت مورد تردید است و با توجه به اینکه دیوان عدالت اداری به موجب اصل ( 173 ) قانون اساسی،برای رسیدگی به شکایات مردم از دستگاه‌های دولتی تشکیل شده و شوراها دستگاه دولتی محسوب نمی شوند،رسیدگی و صدور رأی بر ابطال مصوبات شوراهای شهر و روستا یا شوراهای دیگر،به نظر وجه قانونی ندارد و باید موضوع به دادگاه عمومی محل ارجاع شود. نکته ی قابل بحث این است که منظور از دادگاه صالح، در اینجا چیست؟ با توجه به اینکه اعضای هیأت حل اختلاف استان و مرکزی مرکب از نمایندگان دستگاه‌های مختلف دولتی (اعم از اجرایی،قضایی و تقنینی ) هستند و عمل آن‌ها نیز نوعی عمل اداری محسوب می شود و با عنایت به اینکه به موجب نص تصریح بند 2 ماده ی (11) قانون دیوان عدالت اداری،رسیدگی به اعتراضات و شکایات اشخاص نسبت به آرا و تصمیمات کمیسیون‌های اداری،در صلاحیت آن دیوان قرار دارد و موضوع هم جنبه ی ترافعی ندارد، لذا شکایت از تصمیمات هیأت‌های مزبور هم، در دیوان به عمل می آید.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code