تعارض قوانین مربوط به تجدید نظر از حکم کیفری در زمان صدور حکم
نویسنده : عینی، محسن ؛
(5 صفحه – از 36 تا 40 )
خلاصه ماشینی: “ما در این قانونمند کردن تشریفات و آیین دادرسی کیفری(با قانون جزای شکلی)تحول و تغییر آن را قرین تحول در اوضاع و احوال اجتماعی و انتظارات عمومی، اجتنابناپذیر و بلکه موجه میکند و این موضوع،گاهی دادرس کیفری را در مورد جرمی که در جریان رسیدگی است با حکومت دو قانون قدیم و جدید معارض مواجه میکند مقاله با استمداد از مقررات پراکنده و اندیشههای حقوقی و رویهء قضائی،قانون صالح به هنگام تعارض میان دو قانون سابق و لا حق مربوط به شکایت و تجدید نظر از احکام را معرفی و آن را در مورد موضوعات مختلف مربوط به تجدید نظر از احکام جاری میکنیم. 34 برخی از حقوقدانان معتقدند که به منظور حمایت از نظم در دستگاه قضایی و منتفع ساختن اصحاب دعوای کیفری و سایر مقامات صالح میتوان مهلت جدید را به صورت استثنایی،در مورد احکام سابق نیز اجرا کرد به شرط آن که مهلت تجدید نظری که قانون سابق مقرر کرده است،در حکومت قانون قدیم پایان نیافته نباشد؛زیرا قانون جدید نمیتواند بر حکم محکومیت سابق اثری را بارکند که به موجب قانون قدیم فاقد آن بوده است 2-3)روشهای اجرایی استفاده از حق تجدید نظر: گاهی قانون لا حق،قواعد صوری و اجرایی ارائه درخواست تجدید نظر از حکم را تغییر میدهد که در این صورت،چون این قواعد مربوط به نظم عمومی است و با حقوق افراد نیز تلقی نمیگردد،فورا اجرا میشود؛مثلا قانونی که مقرر کند متقاضی تجدید نظر باید درخواست خود را به دفتر دادگاه صادرکننده حکم یا دفتر بازداشتگاهی که در آنجا توقیف است تسلیم کند و رسید اخذ نماید،یک قاعدهء صوری مربوط به تجدید نظر از حکم را پیشبینی میکند که مشمول قاعدهء اجرای فوری قانون جدید است و حتی درمورد درخواستهای تجدید نظر از احکامی که صدور آن قبل از اجرای قانون جدید بوده است،قابل اجراست.”
آخرین دیدگاهها