پیشگیری عمومی از بزهکاری مانعی برای جرم زدایی؟

نویسنده : آقایی، حسین ؛

(‎22 صفحه – از 161 تا 182 )


خلاصه ماشینی: “و اهمیت قابل تردید حقوق جزا تاکنون‌ دلیلی بر این حقیقت ساده و شناخته شده است که حتی اعمال شدیدا قابل مجزاات و با احتمال بالای خطر بازداشت،در برخی شرایط نه تنها از نظر اخلاقی قابل قبول به نظر می‌رسند بلکه کاملا ستودنی هستند(برای مثال،مقاومت در مقابل اشغال نظامی)،در حالی که اعمال دیگر می‌توانند از نظر اخلاقی بشدت محکوم شوند بدون این که از نظر قانونی حداقل مجازات را داشته باشند(برای مثال،در خیلی کشورها،زنای با محارم در بین بزرگسالان که با رضایت طرفین انجام می‌شود). علی‌رغم این مشکلات،نکته‌ای که در مورد نتایج آموزشی اخلاقی جرم‌زدایی،در جاهایی که با این اقدام مواجه شده یا در آینده روبه رو خواهند شد می‌تواند گفت این‌ است که،هنجارها و محکومیتهای اخلاقی که ناشی از تأثیر حقوق جزا در برخی جرایم‌ ایجاد شده،شکل گرفته و تقویت شده،به خاطر فقدان اجرا تاکنون در مخاطره قرار گرفته‌اند. چنان که در جرم‌زدایی نوع ب(که در نتیجه تغییر افکار عمومی در خصوص‌ نقش مراجع دولتی در قلمرو مربوطه صورت می‌گیرد)ملاحظه شد،علاوه بر نتایج‌ نامطلوب اجرای غیرمؤثر،خیلی از دانشمندان عقیده دارند،راجع به مشروعیت و مقبولیت مقررات کیفری در اذهان مردم تردید جدی وجود دارد که احتمالا به نتایج‌ آموزشی اخلاقی قوانین صدمه می‌زند. فقدان تجربه قطعی در خصوص بازدارندگی عمومی و آثار آموزشی‌ حقوق جزا و سیستم عدالت کیفری جا را برای این باور ذهنی قابل توجه باز کرده است؛ در حالی که احساس می‌شود که،در کل و با توجه به مشکلات مربوطه،قوانین نظامهای‌ کیفری وظیفه عمومی خود را در قبال پیشگیری از جرم تا حد رضایت‌بخشی انجام‌ می‌دهند،برخی بر این عقیده‌اند که این قوانین و نظامها،وسایل و ابزار مناسبی برای‌ جلوگیری از رفتار نامطلوب در جوامع مدرن نیستند،هم چنان که وسایل سنتی‌ پیشگیری عمومی.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code