مرگ مغزی؛ از ماهیت تا احکام و آثار فقهی ـ حقوقی

نویسنده : ستوده، حمید؛ کلهرنیا گلکار، میثم؛

(‎38 صفحه – از 113 تا 150 )


چکیده:
شتاب مضاعف حرکت پزشکی و تکثر موضوعات مستحدثه در این عرصه ، بی تردید نیازمند تطبیق با موازین شرعی ، جهت اصطیاد احکام فقهی ـ حقوقی درخور است . یکی از مسائل بحث انگیز معاصر ،که حاصل پیشرفت تکنولوژی های نوین زیست پزشکی در دهه های اخیر است ،موضوع مرگ مغزی و چالش های فقهی و حقوقی مرتبط با آثار و احکام مترتب بر این وضعیت می باشد. بدون تردید، لازمه اصلی شناخت احکام و حقوق مبتلایان به مرگ مغزی ، ماهیت شناسی مرگ مغزی و ارتباط آن با مرگ حقیقی است . در این راستا نظرات مختلفی مطرح گردیده ، لیکن دیدگاه برگزیده ، پذیرش تلقی تساوق مرگ مغز پس از حالت فساد آن ، با زهوق روح است . مبنای این دیدگاه ، پذیرش مرجعیت عرف خاص در این مساله و اطمینان فقیه از اتفاق متخصصان در اتحاد مرگ مغزی با مرگ طبیعی است . در این فرض ، اصل بر ترتب احکام مرده قطعی بر فرد مبتلا به مرگ مغزی است و بر این اساس او فاقد شخصیت و اهلیت حقوقی بوده ،تخصصا، از موضوع و حکم حجر خارج است و بدیهی است که هرگونه نمایندگی وی مانند وکالت ، وصایت ، ولایت و قیمومیت نیز مرتفع می گردد. البته ، به دلالت دلیل لفظی ، نمی توان تا زمان حصول سردی بدن ، احکام تجهیز میت را بر وی مترتب دانست ؛مع الوصف ، رای به جواز برداشت اعضای پیوندی ، در دو فرض اضطرار یا اذن ولی امر مسلمانان امکان پذیر است .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code