اصول آئین دادرسی مدنی – در اجراء احکام و قرارها –

نویسنده : جعفری لنگرودی؛

(‎2 صفحه – از 70 تا 71 )

خلاصه ماشینی: “در شش شماره قبلی این مجله،اصول«ابلاغ»در قانون«آئین دادرسی مدنی» بیان شد-و اینک اصول«اجراء احکام و قرارها»آغاز میگردد: «حقوق امروز» از:دکتر جعفری لنگرودی‌ قاضی دادگستری (5) اصول آئین دادرسی مدنی‌ -در اجراء احکام و قرارها- 21-(1)اصل قابل اجرا نبودن حکم غیر قطعی:این اصل از مادهء 995 قانون‌ اصول محاکمات قدیم استفاده میشود که می‌گوید:«هیچ حکمی از احکام محاکم عدلیه‌ بموقع اجرا گذارده نمیشود مگر این‌که قطعی شده یا قرار اجرای موقت آن در مواردی که‌ قانون معین می‌کند از محکمه‌ای که صلاحیت دارد صادر شده باشد. 31-(2)اصل قابل اجراء نبودن دادنامه‌ای که ابلاغ نشده است:این اصل‌ از مادهء 261 آئین دادرسی استفاده میشود که می‌گوید:«هیچ حکم یا قراری را نمیتوان اجراء نمود مگر اینکه دادنامه یا رونوشت گواهی شده آن بطرفین یا وکیل آنان ابلاغ شده باشد… »بنابراین موارد ذیل مستثنی‌ از اصل مذکور است: الف-مادهء 43 قانون اعسار که می‌گوید:نسبت بورقه اجرائیه‌ای که علیه معسر صادر شده مرور زمان از تاریخ تمکن جاری میشود و مدت آن دهسال است.”