شاخصه های الگوی اروپایی صیانت از قانون اساسی (دادرسی اساسی)


نویسنده : لویی فاورو؛ مترجم : گرجی، علی اکبر؛

(‎12 صفحه – از 369 تا 380 )


خلاصه ماشینی: “مداخله مقامات سیاسی در تعیین اعضای دادگاههای قانون اساسی نه تنها یک نقصان به شمار نمی‌رود بلکه یک مزیت است چون این روش باعث افزایش مشروعیت این اعضا می‌شود و نیز سامانه فرانسوی دادرسی اساسی را به سامانه آمریکایی نزدیک می‌کند:”اخیرا این اختلاف مهم‌ (2)- Un Tribunal des conflits central (3)-منبع پیشین،ص. کلسن هم پس‌ از بررسی روش‌های مختلف ممکن برای استخدام قضات اساسی(از جمله انتخاب آنها توسط پارلمان‌ یا رییس دولت یا انضمام این دو روش)ترجیح می‌دهد بجای قبول نفوذ پنهانی و نظارت ناپذیر احزاب سیاسی،مشارکت مشروع مقامات سیاسی در تشکیل دادگاه قانون اساسی را بپذیرد. باوجوداین،اگرچه دادگاه قانون اساسی از لحاظ سازمانی از قوای دیگر مستقل است اما از لحاظ کارکردی روابطی بین آنها وجود دارد:مثلا آیین ارجاع‌11دادگاه‌های عادی به دیوان قانون اساسی یا آیین‌هایی مشابه آیین آمپارو12در اسپانیا یا شکایت مبتنی بر قانون اساسی در آلمان‌13که براساس آنها می‌توان احکام صادره در دادگاه‌های عادی را بخاطر تجاوز به حقوق بنیادین به دیوان عالی قانون‌ اساسی ارجاع داد. این دورباش عاقلانه‌ کلسن در تاسیس دادرسی‌های اساسی مختلف مراعات شده است چرا که هریک از نظام‌های دادرسی‌ اساسی علاوه بر ویژگی‌های مشترک،دارای ویژگی‌های منحصر به فردی هستند: الف-“ویژگی‌”هر دادگاه اگر فعالیت واقعی دادگاه‌های قانون اساسی را مقایسه کنیم تایید می‌کنیم که هریک از آنها دارای‌ گرایش ممتازی است که آن را از دادگاه‌های دیگر متمایز می‌کند. این مساله باید کسانی را که در فرانسه پیشنهاد باز کردن بیشتر راه طرح شکایت در شورای قانون‌ اساسی را مطرح می‌کنند،به تامل عمیق‌تر وادارد: اما درباره امکان شکایت دادگاه‌های عادی در دادگاه قانون اساسی،مثال ایتالیا ما را دعوت به‌ احتیاط می‌کند.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code