تئوری حقوق اساسی چیست


نویسنده : دیوید استراس؛ مترجم : همتی، مجتبی؛ نبی لو، حسین؛

(‎16 صفحه – از 417 تا 432 )


چکیده:
تئوری حقوق اساسی دقیقا به چه معناست؟چگونه می‌توان گفت که تئوری حقوق اساسی‌ (آن‌گونه که پروفسور فالون‌1به درستی می‌گوید)هم توصیفی‌2و هم تجویزی‌3باشد و فرض شود که نتایجی‌ را به بار می‌آورد که از نظر اخلاقی درست می‌باشد اما طرفداران تئوری را با مشکل مواجه سازد؟در پاسخ، پروفسور استراس استدلال می‌کند که یک تئوری حقوق اساسی در مقام ترسیم و فراهم کردن مبانی توافقی‌ است که در چارچوب یک فرهنگ حقوقی وجود دارد و در مقام توسعه اصول مورد قبول،در حل مسایل‌ مناقشه‌آمیز است.برای مثال،در فرهنگ ما،توافقی گسترده هم در مورد اصول انتزاعی-همانند این ایده که‌ متن قانون اساسی مهم است اما همچنین سابقه و رویه قضایی نیز،در تفسیر قانون اساسی مهم هستند-و هم‌ در مورد نکات خاص حقوقی،همانند مشروعیت تصمیم در قضیه براون علیه هیأت آموزشی‌4،وجود دارد. یک تئوری حقوق اساسی در مقام سازماندهی این مسائل و دیگر مسائل مورد توافق به روشی می‌باشد که‌ نتایج را در قضایایی که هیچ توافقی وجود ندارد،تجویز کند.در این سبک،یک تئوری حقوق اساسی با یک‌ تفسیر از قواعد گرامری یک زبان یا شاید با تئوری واقعیت علمی یا ریاضی قابل قیاس باشد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code