تشخیص رییس قوه قضاییه به عنوان یکی از جهات اعاده دادرسی (قسمت دوم)


نویسنده : نهرینی، فریدون؛

(‎67 صفحه – از 39 تا 105 )

چکیده:
اعاده دادرسی یکی از طرق فوق العاده شکایت از احکام دادگاه ها است که به لحاظ انحصارو محدودیت جهات آن ، به طور استثنایی و در موارد خاص اعمال و پذیرفته می – شود. اعاده دادرسی از آن جهت طریقی فوق العاده است که تنها نسبت به حکم قطعی دادگاه و با توسل به جهات منحصرو استثنایی،و پس از تجویزو یا قرار قبولی آن حسب مورد در مورد احکام کیفری و مدنی، قابلیت اعمال و اجراء پیدا میکند. ضمن اینکه باب ورود به این مرحله برای دیگران ( اشخاص ثالث ) باز نیست . همین ویژگی ها باعث شده که اعاده دادرسی در هم سنجی با سایر طرق ، موقعیتی ممتازو انحصاری به خود گرفته تا هیچ یک از طرفین پرونده در مقایسه با طریق عادی تجدید نظرخواهی، نتوانند با توسل به این نهاد قانونی به سهولت بخت خویش را در نقض حکم بیازمایندو فرصتی دیگر برای خود فراهم آورند. قانون گذار با نادیده گرفتن قیودو محدودیت هایی که برای این نهاد قانونی وجود دارد، در سال ١٣٨٥ در اقدامی شتاب زده و ناگهانی، توسل به این طریق را با وساطت و تشخیص رئیس قوه قضائیه ، عمومیت و گسترش داد، به نحوی که هرگونه رای اعم از حکم و قرار) قطعی صادره از محاکم دادگستری رامی توان در قالب این طریق اعتراضی، مورد بازنگری و عندالاقتضاء نقض قرار داد. اگر چه اشاعه اعاده دادرسی و گسترش قلمرو آن به منظور نقض آراء خلاف شرع و قانون ، مطلوب عدالت است ولی اعمال بی رویه آن از حرمت و اهمیت این روش می کاهدو در عمل آن را به یک طریق عادی تبدیل میکند. تحلیل و بررسی قانون اصلاح ماده ١٨اصلاحی قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب ١٣٨٥/١٠/٢٤ که تشخیص رئیس قوه قضائیه در مخالفت بین رای با شرع را به عنوان یکی از جهات اعاده دادرسی در امور کیفری و مدنی بنیان نهاده ، موضوع بررسی این مقاله را تشکیل میدهد. در این باره بر آنیم تا ضمن بیان عناصرو ارکان این مستند تازه تاسیس و نوپا، شرایط و موانع تشخیص بالاترین مقام قوه قضاییه و همچنین آثار آن را به بحث بگذاریم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code