حاکمیت دولتها و محدودیت های منشور ملل متحد


نویسنده : افتخار جهرمی، گودرز؛

(‎24 صفحه – از 15 تا 38 )

خلاصه ماشینی: سازمان ملل متحد که برای تحقق اهدافی متعالی یعنی برقراری صلح‌ و امنیت بین المللی،توسعهء روابط دوستانه میان دولتها براساس اصل‌ تساوی حقوق و خود مختاری ملل و حصول همکاریهای بین المللی در قلمرو امور اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی و ترغیب دولتها به رعایت حقوق بشر و آزادیهای اساسی بوجود آمده است،از جمله مهمترین این سازمانهاست. اما از آنجا که اعضای این سازمان دولتهایی هستند دارای حاکمیت،بند 7 مادهء 2 منشور،سازمان ملل متحد را موظف کرده است که در انجام وظایف‌ خود از دخالت در اموری که اساسا در قلمرو صلاحیت داخلی دولتها قرار گرفته است خودداری کند؛همچنانکه برای دولتهای عضو نیز این تکلیف‌ را بوجود نیاورده است که چنان مسائلی را تابع مقررات منشور کنند. به عبارت دیگر همانگونه که از منطوق‌ و مفهوم مادهء 2 برمی‌آید،سازمان ملل که هدف اساسی آن حفظ صلح و امنیت بین المللی است خود نمی‌تواند-بجز در موارد مربوط به فصل هفتم‌ منشور-به زور توسل شود و از این طریق در امور دولتهای عضو مداخله‌ کند. نتیجه با توجه به اینکه دولتهای عضو سازمان ملل متحد،با قبول تعهداتی‌ صریح،صلاحیت خود را در حل و فصل بعضی مسائل به این سازمان انتقال‌ داده‌اند و با اعتقاد به اینکه منافع جامعه بین المللی در قلمرو مسائل مربوط به امنیت جمعی،حفظ محیطزیست،حمایت از حقوق و آزادیهای اساسی‌ نوع بر بر منافع ملی نیستند و به کمک سایر دولتها نیاز دارند،به نظر می‌رسد که تحقق منافع ملی اساسی هریک از دولتها فقط از رهگذر همکاری آنها با یکدیگر و تمرکز ادارهء آن منافع در سازمانی بین‌ المللی همچون سازمان ملل متحد میسر است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code