اقتصاد و سیاست اقتصادی


سخنران : درخشان، مسعود؛

(‎15 صفحه – از 90 تا 104 )

خلاصه ماشینی: “اما وقتی کم‌کم بحثها از این دو قطب بسیار مهم سرمایه‌داری به معنای اندیشه‌های «آدام اسمیت»، «ریکاردو» و بعدا «جان استوارت میل» و همزمان با آن «مارکسیسم» شکل گرفت، عدة دیگری از اندیشمندان اقتصادی می‌گفتند، مسألة «ثروت ملل» و «فقر ملل» را باید در یک دستگاه دیگری نگاه کنیم و آن، این است که بیاییم مثل علوم دقیقه به اینها نگاه کنیم؛ یعنی بیاییم اندازه‌گیری و سنجش کنیم؛ یعنی از ریاضیات استفاده کنیم و ببینیم، این دستگاهی که وجود داشته، با ابزارهای ریاضی چگونه قابل بررسی است؟ پس مسأله همان مسأله است، ولی روش کار تغییر کرده است. فی‌المثل، در مورد یک شرکت بزرگ که مثلا 30 میلیارد دلار بازده سالانه‌ دارد و می‌خواهد «Finance» خودش را «Optim um» کند، مثلا این‌که چقدر سهام بخرد، چقدر را نگه دارد، نسبت ارزها چگونه باشد؟ چقدر «F ut ure» باشد؟ و… ریاضیاتش خیلی پیچیده می‌شود، و به این سادگیها نیست، پیش‌بینی آینده مشکل است؛ تازه این برای یک فرد است، اگر کل سیستم جهانی را نگاه کنی، بحث «F ut ure» دائما مشکلتر می‌شود. سؤال: به نظر شما در سیر اندیشه‌های تحلیل‌گرای دانشمندان، آیا در رابطه با رفتار آنهایی که ثروتمند شدند ـ چه در تحقیقات فردی و مشخص و چه در تحقیقات راجع به این مطالعة مبحث اقتصادی که انجام شده ـ کاری صورت گرفته است؟ یعنی اینها چون تقریبا رفتار مشابهی در سرزمینهای مختلف دارند، آیا در بحثهای تئوریک، در رابطه با رفتار اینها در مورد ثروتمند شدن کوششی صورت گرفته است؟ و یا کسی از سیاسیون و اقتصادیون اینها را به عنوان یک المانهای اثرگذار در اقتصاد مورد مطالعه قرار داده است؟ دکتر درخشان: این، نکتة خیلی مهمی است.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code